درباره سایت


به وبلاگ خودتون خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
پيوندها
نويسنده


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 13
بازدید ماه : 64
بازدید کل : 2650
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


زندگی زناشویی
بسم الله الرحمن الحیم




دانلود 

 

 

مراحل قبل از شروع رابطه جنسی

 

 برای شروع یک رابطه جنسی مناسب و لذت بخش و کامل مقدماتی لازم است که در اینجا به نکات مهم ان اشاره می کنیم :
1 - بهداشت فردی : همانگونه که قبلا در پستهای قبلی اشاره شد بهداشت فردی همیشه مهم و در رابطه جنسی مهمتر است . علاوه بر اینکه این بهداشت باعث پذیرش بهتر طرف مقابل می شود از انتقال عفونتها به همدیگر جلوگیری کرد و رضایت خاطر طرفین را برآورده می سازد . و حتی در برخی مورد ها باعث رغبت بیشتر و تحریک بیشتر طرف مقابل می شود . مثلا از بین بردن موهای زاید ناحیه تناسلی و زیر بغل که برای هر دو مورد تحریک کننده است . استحمام قبل از رابطه جنسی و شستن محلهای لازم - از بین بردن موهای زاید در بهداشت جنسی بسیار مهم است .


2 - آرامش فکری - عصبی و روانی : واضح است که بدون داشتن این آرامش رابطه جنسی به یک عمل زجرآور و بدون لذت تبدیل می شود و نمونه بارز آن در زوجینی دیده می شود که رابطه بین آنها متشنج است ولی بر اثر وجود بعضی تحریکات یا الزامات مبادرت به اینکار می کنند که نه تنها لذت زیادی نمی برند بلکه دچار سرخوردگی جنسی - سرد مزاجی و اختلالات جنسی هم می شوند . همینگونه است عدم ارامش فکری که از محیط بیرون مثل محل کار به انسان منتقل می شود بخصوص در آقایان ممکن است منجر به شکست در رابطه جنسی مثل انزال زودرس و یا عدم انزال و عدم ارگاسم شود . پس بهتر اینکار را زمانی انجام دهید که از نطر عصبی و فکری دارای آرامش هستید ( هر دو طرف )


3 - تحریک ذهتی در مرد و زن : پیش از ایجاد رابطه جنسی با همسرتان بهتر است در حدود 45 الی نیم ساعت قبل او را از لحاظ ذهنی و روانی با یادآوری رابطه های گذشته و یا خاطرات شیرین از دوران مختلف زندگی و رابطه های تاثیر گذاری که بصورت خاطرات خوشی برای شما در آمده مثل زمانهای مسافرت یا ماه عسل ، آماده ذهنی و تحریک ذهنی نمایید هرچند که این کار را حین عمل جنسی هم می توانید انجام دهید .


4 - اماده کردن محل مناسب : واضح است محل مناسب برای یک عمل راحت جنسی ضروری است برای جلوگیری از آسیبهای ممکنه و یا ایجاد درد حین عمل و نیز داشتن آرامش فکری بخصوص در مورد زوجین دارای فرزند در خانه . محل مناسب انجام عمل جنسی به عادات و سلیقه های هر کس بر می گردد و یک فرمول کلی بزای آن وجود ندارد ولی کلا محیطی ساکت - با حداقل روشنایی برای دیدن همدیگر و نقاط تحریک کننده و زیر اندازی مناسب هر زوج که لزوما نباید تختخواب و یا خیلی نرم باشد .


5 - روشهای پیشگیری : اگر قصد بچه دار شدن ندارید برای آرامش داشتن حین عمل جنسی و انزال راحت مرد و نیز در برخی موارد برای جلوگیری از انتقال عفونت یا بیماری حتما به فکر یک روش پیشگیری باشید که در پستهای قبلی مفصلا اشاره شده است .


6 - وقت مناسب : تحریک جنسی بخصوص در آقایان وقت و ساعت خاصی ندارد و عمل جنسی هم مثل بعضی از رفتارها مثل خوردن نباید و لزوما نباید دارای وقت معین همیشگی باشد بسته به شرایط وجود آرامش - عدم وجود فرزندان در خانه - یادآوری خاطرات و ... ممکن است باعث خواستن عمل جنسی از هر دو طرف یا از طرف یکی از زوجین شود موکول کردن آن به ساعت دیگر یا روز مقر دیگر شاید آن لذت و بقول معروف مزه ان را از بین ببرد . ولی چیزی که مهم است هماهنگی عمل جنسی در مرد و زن است و خواستن و اعتقاد و احترام به نظر دیگری . در روابط پیچیده زنها و شوهرها عواملی هستند که نه به فرمول در می آیند ونه قابل گسترش هستند مثلا ممکن است ( که خیلی هم اتفاق می افتد ) زن در حالی نیست که از رابطه جنسی لذت ببرد ولی بخاطر عشق به همسر و احترام به او لذت بردن از اینکه شوهرش از این کار لذت می برد تن به رابطه جنسی دهد که نوعی فداکاری جنسی به آن می گویند که ظاهر قضیه خوب و انسانی است و چند مورد در طی دوران زناشویی عیب ندارد ولی اگر بصورت عادتی در بیاید یا شوهر متوجه این قضیه نشود یا توجهی به این موضوع ننماید ممکن است کمکم عوارض ناتوانی جنسی - بیحسی جنسی و سردمزاجی در زن ایجاد شود پس این یکی از مهارتهای زندگی است که مرد بداند که همسر او چقدر از داشتن رابطه جنسی با او لذت می برد و چقدر و کی به این موضوع راغب است . پس رابطه جنسی وقت معین یا ساعات معینی ندارد .ولی عرفا اغلب آخر شب را ترجیح می دهند ولی اگر خسته از کار روزانه هستید این کار را به صبح زود واگذار کنید .  

 

منبع : وبگاه آموزشهای مهم و علمی جنسی

گرداوری شده توسط : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 23:39 ::  نويسنده : علی کثیر

بهترین سنّ ازدواج برای دختر و پسر ؟

ازدواج برای دختر و پسر امری است غریزی و فطری. هر زمان این غریزه و فطرت و رشد سنی و عقلی و اجتماعی بیدار شود و دختر و پسر نیاز به ازدواج در درونشان بیدار شود؛ این زمان زمان ازدواج آن شخص است.

این نیاز به ازدواج اکثراً بعد از سنّ بلوغ شرعی دختر و پسر است. امّا زمان ظهور این نیاز در افراد متفاوت است. اگر جوانی به «بلوغ جسمی» و «بلوغ عقلی» رسیده باشد آماده ازدواج است.

در افراد مؤمن و باهوش این بلوغ جسمی و عقلی زودتر حاصل می شود. پس سنّ ازدواج چیزی است نسبی که در افراد مختلف، جوامع مختلف متفاوت است.

ما در اینجا شرایطی را که یک شخص را به سنّ ازدواج می رساند مطرح می کنیم؛ که این شرایط باید در هر دختر و پسری باشد تا یک ازدواج موفّق داشته باشد. همچنین باید گفت که تعیین کردن سنّ برای ازدواج و یک نسخه پیچیدن برای همه افراد امری است اشتباه چون هر کسی در سنّی خاص این شرایط را دارا است.

شرایط لازم برای رسیدن به سنّ ازدواج:

۱٫ رشد جسمانی:

دختر و پس باید از لحاظ جسمی به بلوغ برسند. یعنی دختر و پسر توانایی جنسی داشته باشند. تحقیقات نشان می دهد دختران در سن ۱۳ تا ۱۴ سالگی اکثراً بلوغ جنسی پیدا می کنند و تمام دختران تا سنّ ۱۷ سالگی بالغ می شوند.

و در پسران نیز از سنّ ۱۴ الی ۱۷ سالگی تماماً بلوغ جنسی پیدا می کنند. اولین شرط برای ازدواج همین بلوغ جنسی است که عموماً در دختران در ۱۵ سالگی و در پسران در ۱۶ سالگی حاصل می شود. منظور از بلوغ جنسی این است که اندامهای جنسی دختر و پسر آمادگی مسائل زناشویی داشته باشند.[۱]

به عبارت دیگر بلوغ جنسی عبارتست از خواسته های فیزیولوژیکی و غریزی یک فرد و ازدواج جوابی است به خواسته ها و هر چه بین این دو سؤال و جواب فاصله بیشتر باشد عقده های روانی بیشتر است.[۲]

۲٫ رشد عقلی:

به یقین زمانی که فردی رشد فکری لازم جهت انتخاب همسر را نیافته است، نمی تواند اقدام به تصمیم برای ازدواج خود بنماید و چه بسا قدرت تشخیص مصلحت یا مفسده در ازدواج با فرد مورد نظر را ندارد،[۳] رشد فکری پس از بلوغ جسمانی رو به تکامل می رود. پس از بحران های بلوغ، فرد استعدادها، توانائیها و امکانات محیطی خود را بهتر می شناسد و نسبت به شخصیّت خود بیشتر آگاهی می یابد. در نتیجه تصمیماتش بیشتر از عقل نشأت می گیرد تا احساسات.[۴]

۳٫ رشد عاطفی:

رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج است و دارای محاسن و مزایای زیادی است. از جمله اینکه قدرت محرکه انسان است، عامل اتصال و پیوستگی و تلطیف انسانها و جوامع است، از مهمترین عوامل موفقیّت در زندگی زناشویی است. فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز خشم و ترس، گریه و شادی، محبّت و غیره در محدوده مورد قبول جامعه عمل می کند، نه همانند یک کودک. رشد عاطفی نیز مانند رشد عقلی به سنّ تقویمی نیست، بلکه به میزان یادگیری، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفی کودک با والدین و دیگر بزرگسالان آموخته می شود.[۵]

۴٫ رشد اجتماعی:

رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عقلی و رشد عاطفی دارد. انسان دارای چهار دنیای اجتماعی است: خانواده، مدرسه، شغل و دوستان که فرد را باید از نظر اجتماعی در آنها مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی (از جمله رابطه بین زن و شوهر) را بهتر درک می کند، به دیگران احترام می گذارد، حقوق دیگران را محترم می شمارد، نقش، وظایف و مسئولیتهای مربوط به خویش را به نحو أحسن انجام می دهد.[۶]

۵٫ رشد اخلاقی:

روابط زناشویی همانند هر ارتباط اجتماعی دیگر بین انسانها با در نظر گرفتن ارزشهای اخلاقی و معنوی زن و مرد است که منجر به سعادت و معنویت زندگی آنان می گردد. بسیاری از امور و مسائل زندگی زناشویی در چهارچوب اخلاق و فضایل اخلاقی قابل حلّ است و هر اندازه زن و شوهر متخلّق به اخلاق و رفتار پسندیده مانند صداقت و گذشت، درستی و فداکاری و… باشند زندگی شان از سلامت و آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود.[۷]

اگر دختر و پسر این شرایط را دارا بودند می توانند ازدواج نمایند. البته باید دانست مناطق، محیطها، جامعه ها، نسلها، نژادها، قبیله ها، خانواده ها و افراد (تفاوتهای فردی)، در این زمینه یکسان نیستند، بلکه تفاوتهایی با هم دارند، مثلاً در سرزمینهای «گرمسیر» بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا مناطق «سردسیر»؛ و در محیطهای باز و شلوغ که برخورد زن و مرد و دختر و پسر بیشتر است، و در محیطهای غیرمذهبی و بی بند و بار که مسائل محرم و نامحرم و حجاب و عفّت کمتر رعایت می شود، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا در محیطهای مذهبی و پاک و با عفّت و پایبند به قوانین شرعی؛ و در خانواده های غیرمؤدب و بی فرهنگ که رعایت حفظ مسائل جنسی را نمی کنند و احیاناً بچه ها شاهد مسائل جنسی (کلامی و غیرکلامی) پدر و مادر خود هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا خانواده هایی که این مسائل را رعایت می کنند. کمیّت و کیفیّت خوراک و غذا نیز در این موضوع تأثیر دارد؛ آنهایی که غذای بیشتر و قوی تر می خورند، بلوغ جنسی شان سریعتر است.

آنچه که آمار و تحقیقات نشان می دهد، حاکی از آن است که بهترین سن ازدواج برای پسران ۱۹ سال و برای دختران ۱۶ سال است. البته این سن متوسط است ممکن است پسر یا دختری زودتر از این نیاز به همسر داشته باشد، که باید اقدام شود.[۸] در مسأله ازدواج نباید بیشتر به مسائل اقتصادی توجه کرد و ازدواج را به تأخیر انداخت که اگر به تأخیر بیفتد باید شاهد فساد و فحشاء در جامعه بود.

جوان اگر هنگام ازدواج نتواند ازدواج نماید تحت فشارهای جنسی و روانی از راههای غیرصحیح خود را ارضاء خواهد کرد. تحقیقات نشان می دهد که اگر جوانان خوب آموزش ببینند هم زندگی لذّت بخشی بعد از ازدواج خواهند داشت و هم فرزندانِ کسانی که در سنین گفته شده ازدواج کنند سالم تر و باهوش تر خواهند بود و در آینده با فاصله سنی کم ارتباط بهتری با فرزندان خود خواهند داشت.[۹]

منابع بیشتر:

۱٫ جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان، چاپ ۲۲٫

۲٫ ازدواج مکتب انسان سازی، شهید پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، ۱۳۷۹٫

۳٫ سن ازدواج دختران، زهره حبیبیان، زهرا آیت اللهی، مریم گدازگر، نشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰٫

پانوشت:

[۱] . سن ازدواج دختران، زهره رجبیان، و…، ناشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص ۱۶۵٫

[۲] . ازدواج مکتب انسان سازی، شهید دکتر سید رضا پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، ۱۳۷۹، صفحه ۱۰۳٫

[۳] . سن ازدواج دختران، همان، ص ۱۶۶٫

[۴] . جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص ۱۳۴٫

[۵] . همان، ص ۱۳۵٫

[۶] . همان، ص ۱۳۶٫

[۷] . همان، ص ۱۳۷٫

[۸] . جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پاساریان، چاپ ۲۲، ۱۳۸۳، صفحه ۲۸٫

[۹] . سن ازدواج دختران، همان، ص ۱۵۶٫

منبع: اندیشه قم
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 23:27 ::  نويسنده : علی کثیر

مردان به چه زنانی می‌گویند زیبا و زنان به چه مردانی می‌گویند جذاب؟

 

دانشمندان برای اینکه دریابند زوج‌ها چگونه یکدیگر را انتخاب می‌کنند و ظاهر همدیگر را طبق چه معیارهایی می‌پسندند، تمام زوایای آشکار و نهان چهره را تحت بررسی قرار داده‌اند

و فرمول‌هایی ابداع و ارائه کرده‌اند که می‌تواند میزان تناسب اندام و زیبایی چهره زنان و مردان را از منظر همدیگر تخمین بزند....

اما بعد از این همه بررسی، هنوز قواعد جذابیت‌های ظاهری زنان و مردان، معیارهای دقیقی ندارد و اینکه چگونه یک کشش اولیه بین یک زن و مرد به یک عشق واقعی و ازدواج ختم می‌شود، هنوز جزو اسرار این دنیاست. ولی از منظر علمی می‌توان گفت رشته‌ای از قواعد علمی در مورد چگونگی گرایش مردان و زنان به همدیگر معلوم و اثبات‌شده است. برخی از این قواعد، آشکارا عمل می‌کنند (مانند چشم‌های جذاب) و برخی دیگر، در سطوح ناخودآگاه ذهن اثر می‌گذارند. البته طبیعی است که در نهایت،عشق طولانی‌مدت بیش از آنکه بر زیست‌شناسی و ریخت‌شناسی تکیه داشته باشد، به رفتارهای زنان و مردان بستگی دارد اما تحقیقاتی ک در خصوص نگاه زنان و مردان به مقوله زیبایی انجام شده، قابل‌توجه است.
بدن انسان از هنگام لقاح، با تقسیم شدن منظم سلول‌ها رشد پیدا می‌کند و اگر تقسیم سلولی به درستی انجام شود، نتیجه‌اش این خواهد بود که طرف راست و چپ یک نوزاد، شبیه به یکدیگر شده و تصاویر آینه‌ای هم می‌شوند. اما همیشه کار به این صورت پیش نمی‌رود. جهش‌های ژنتیکی و فشارهای محیطی بر تقارن بدن اثر می‌گذارند و نتایجی درازمدت به جای می‌گذرانند.


تقارن کامل بدن نشان می‌دهد که فرد، خصوصیات ژنتیکی مناسبی داشته که در طول رشد او باقی مانده است؛ سالم است و می‌تواند گزینه مناسبی برای زوج‌یابی و بچه‌دارشدن محسوب شود. به گفته زیست‌شناسان، توجه به تقارن بدن از لحاظ همسر‌یابی، کاملا منطقی است. با یافتن همسری که بدنی کاملا متقارن دارد، احتمال اینکه بچه‌های حاصل از ازدواج آنها، بدنی متقارن‌ و سالم داشته باشند، بیشتر می‌شود.


رندی تورن‌هیل از دانشگاه نیومکزیکو برای مدت 15 سال به بررسی مساله تقارن بدن انسان پرداخته و صورت‌‌ها و بدن‌های اسکن‌شده افراد را وارد کامپیوتر کرده است تا نسبت‌های طلایی تقارن را معین کند. او می‌گوید: «طبق تحقیقات من، هم مردان و هم زنان، افراد جنس مخالف خود را در صورتی که بدن یا صورتی متقارن‌تر داشته باشند، بیشتر از آنهایی می‌پسندند که تقارن کمتری دارند؛ به‌خصوص مردانی که بدنی متقارن‌تر دارند، از این لحاظ، شانس بیشتری برای همسر‌یابی دارند.»
اهمیت شکل بدن زنان و مردان
محققانی که در این حوزه تحقیق کرده‌اند، معتقدند شکل بدن نیز بسیار مهم است. آنها در تحقیقات متعددی به صورت کمی این قضیه را ثابت کرده‌اند. دندرا سینگ، روان‌شناس و استاد دانشگاه تگزاس، به بررسی نسبت دور کمر به دور باسن پرداخته و به این نتیجه رسیده است که زنانی که این نسبت در آنها 7/0 است (دور کمر آنها به طور قابل‌توجهی از دور باسن آنها کمتر است) بیشترین جذابیت را دارند. سینگ می‌گوید: «نسبت دور کمر به دور باسن زنان در حد 67/0 تا 18/1 برای اکثریت مردان جذابیت بیشتری دارد و در مورد مردان، این نسبت اگر بین 8/0 تا 0/1 باشد، برای اکثریت زنان جذابیت بیشتری دارد؛ هرچند که داشتن شانه‌های پهن و مردانه نیز برای زنان یکی از عوامل مهم جذابیت مردان به‌شمار می‌رود. اما سوال این است که این نسبت‌ها چه معنایی از لحاظ زیست‌شناسی دارند؟ آیا داشتن چربی در بدن به معنای آن است که فرد، انرژی کافی برای مراقبت از بچه‌ها دارد؟ واقعیت این است که توزیع چربی در بدن به وسیله هورمون‌های جنسی تعیین می‌شود: تستوسترون در مردان و استروژن در زنان. اگر زنی به مقدار کافی و با آمیزه مناسب از هورمون‌های جنسی داشته باشد و تولید کند، نسبت دورکمر به دورباسن او به‌طور طبیعی در حد طبیعی قرار خواهد گرفت و همین مساله در مورد تستوسترون مردان نیز صادق است. بررسی‌ها نشان داده‌اند افرادی که نسبت اندازه لگنی‌شان ایده‌آل است، کمتر دچار بیماری‌های قلبی‌عروقی، سرطان و دیابت می‌شوند. زنانی که در این طیف ایده‌آل قرار می‌گیرند نیز در باروری و بچه‌دار شدن دچار مشکل کمتری می‌شوند. به گفته سینگ، مساله مهم این است که زیبایی، اطلاعاتی درباره سلامت و باروری فرد به ما می‌دهد و شاید اساسا برای همین است که ما زیبایی را به‌طور ناخودآگاه تحسین می‌کنیم.
نشانه‌های جذابیت زنانه و مردانه در چهره زنان و مردان
طبق گفته محققان، ساختمان چهره نیز شواهدی در مورد باروری فرد ارائه می‌دهد. به گفته دکترتورن‌هیل، استروژن یا هورمون جنسی زنانه، رشد استخوان را در بخش پایینی صورت و چانه زنان مهار می‌کند و باعث می‌شود صورت، کوچک‌تر و کوتاه‌تر شود. همچنین این هورمون با ایجاد اثر مشابهی بر ابرو باعث می‌شود چشم‌ها درشت‌تر و برجسته‌تر به نظر برسند. شکل صورت مردان نیز تحت تاثیر تستوسترون است. هورمون جنسی مردانه باعث می‌شود بخش پایینی صورت و فک بزرگ‌تر شود و ابروها پرپشت‌تر به نظر برسند. به گفته دکتر تورن‌هیل، مردانی که این خصوصیات را دارند، جذاب‌تر به نظر می‌آیند زیرا سلامت تولیدمثل‌شان محتمل‌تر است. به گفته وی، کسب و کار پرسود جراحی پلاستیک نیز بیش از همه برای بهبود بخشیدن به تقارن بدن مشتریان است و این، خود، شاهدی است بر اینکه بیشتر مردم، این ویژگی را جذاب می‌شمارند.

منبع: Live Science
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 23:27 ::  نويسنده : علی کثیر

بدون اجازه بزرگترها ، بـــــــــــله

اگر این روزها گذرتان به مراکز مشاوره بیفتد افراد زیادی را مشاهده خواهید کرد که منتظر مشاوره هستند. البته در میان مراجعان همه گروه های سنی مشاهده می شوند. جوان، میانسال، حتی سالمند.

بی گمان با خودتان می گویید سالمندان دیگر چرا؟ آنها معمولاً به عنوان ریش سفید فامیل خودشان یک پا مشاور و مصلح اند. اما تعجب تان زمانی بیشتر می شود که تعدادی از پرونده های موجود در این مراکز مشاوره را مرور کنید.

- خانمی بعد از 10 سال زندگی مشترک از چای خوردن شوهرش کلافه شده، چون قند را داخل فنجان زده و هنگام نوشیدن چای ملچ و ملوچ می کند!

- خانم 40ساله دیگری بعد از 20سال زندگی مشترک از طعنه ها و گوشه کنایه های شوهرش خسته شده و طی 20سال نتوانسته با هیچ ترفندی حرف زدن همسرش را اصلاح کند. او که عاشق شوهرش بوده و با وجود مخالفت پدر و مادرش با او ازدواج کرده حالا نمی داند با داشتن دو فرزند چطور به این زندگی ادامه دهد.

- آقای 35 ساله ای که شغل آزاد دارد روزی که پای سفره عقد نشسته عروس به او گفته به خاطر من هر چه پدرم گفت قبول کن بعد از عقد مهریه ام را به تو می بخشم. او هم باور کرده و پانصد سکه طلا مهریه را پذیرفته، در حالی که پدرش اصلاً این ازدواج را به صلاح نمی دانسته، ولی وی برخلاف نظر پدرش عمل کرده و اکنون بعد از 10 ماه که از ازدواجشان می گذرد عروس خانم مهریه اش را نه تنها نبخشیده، بلکه آن را مطالبه کرده است.


معمولاً جوانانی در ازدواج موفق می شوند که پدر و مادر در حالی که فرزند خود را راهنمایی می کنند به انتخاب او هم احترام می گذارند.

به راستی چه باید کرد؟

آیا «ازدواج خود گزین» به صلاح دختر و پسر است یا ازدواجی بر اساس نظر خانواده؟

در یکی از مراکز مشاوره، دکتر ایرج وثوق، روان پزشک و مشاور خانواده به پرسشهای ما در این خصوص پاسخ می دهد.

دکتر وثوق در پاسخ به این پرسش که آیا ازدواجهای خود گزین و انتخاب مشترک زندگی بدون مشورت با پدر و مادر و بزرگترها چه عاقبتی دارد، می گوید:

ازدواج یک انتخاب است و بی گمان نگاه نسل کنونی با نسل قبلی متفاوت شده، زیرا نسل فعلی سعی می کند به سبب ابزارهای ارتباطی گسترده ای که وجود دارد شناخت و آگاهی خود را نیز افزایش دهد، بنابراین انتخاب او با انتخاب نسل گذشته خیلی متفاوت است و نمی تواند خود را در معیارها و اندازه های کوچک گذشته بیاراید، از این رو پدر و مادرها باید خود را به دنیای جوان، نیازهای جوان، معیارها و ارزشهای قابل قبول جوان نزدیک کنند؛ ضمن اینکه کمک حال او باشند و در هیچ شرایطی او را تنها نگذارند.


ازدواج با مخالفت خانواده

معمولاً جوانانی در ازدواج موفق می شوند که پدر و مادر در حالی که فرزند خود را راهنمایی می کنند به انتخاب او هم احترام می گذارند.این روان پزشک درباره ازدواجهای سنتی و غیرسنتی معتقد است: موضوع انتخاب سنتی در مقابل انتخاب غیرسنتی جامعه ما زیاد مطرح می شود در این ازدواجها دو مسأله وجود دارد.

یکی اینکه خانواده باید بدانند وظیفه آنها در انتخاب همسر و تعلیم و تربیت فرزندانشان حدی معقول است، یعنی اینکه باید نظر خود را در یک حد متعادل نگه دارند. به طوری که فقط جنبه ارشادی داشته باشند، نه اینکه نظرشان را به فرزند تحمیل کنند.

متأسفانه بسیار دیده شده خانواده ها حتی دختر 25 ساله و پسر 30 ساله را به رسمیت نمی شناسند و در برابر انتخاب او موضع گیری می کنند. به عنوان مثال می گویند اگر فلانی را انتخاب کنی در مجلس عروسی تو شرکت نمی کنم، در حالی که به انتخاب بچه ها باید احترام بگذاریم چون ملاکها تغییر یافته و آنها تحت تأثیر مسائل موجود در جامعه قرار می گیرند و انتخابشان بر همان اساس شکل می گیرد، پس نمی توانند بنای زندگی مشترکشان را بر سلیقه ما و نظر ما بگذارند.

از طرف دیگر، بررسی ها نشان می دهد انتخاب هایی نیز که پسر و دختر بدون نظر خانواده انجام می دهند چندان مطلوب نبوده و میزان طلاق در این انتخاب ها چند برابر بیشتر می باشد، بنابراین توصیه می شود نخست خانواده ها به انتخاب جوان احترام بگذارند و همیشه در کنار او باشند و از سوی دیگر جوانها نیز به خاطر کاهش آسیبهای خانواده حتماً نظر والدین و مشاوران را جویا شوند.

آسیب شناسی موضوع

دکتر وثوق در خصوص آسیب شناسی هر دو نوع ازدواج(سنتی و غیرسنتی) نیز معتقد است: باید این نکته را در نظر بگیریم که موضوع ازدواج پیوند تنها دو نفر نیست، بلکه پیوند دو خانواده است، پیوند دو سیستم، دو فرهنگ با ویژگیهای خاص و آداب و رسوم خاص، به همین دلیل وقتی در ازدواجها به عوامل فرهنگی اجتماعی توجه نمی شود، تنش و کشمکش بین خانواده زیاد رخ می دهد.

پس از آنجا که دو نفر(زن و شوهر) از دو خانواده در حال معاشرت و رفت و آمد با دو خانواده هستند اگر بدون نظر پدر و مادر ازدواج صورت گیرد همه معادله های خانوادگی به هم می خورد و میزان تنش و اختلاف نظر در این خانواده ها بیشتر دیده می شود.
مصاحبه

در نتیجه این مسأله هم روی کیفیت زندگی و هم بر روابط زن و شوهر اثر می گذارد. همین مشاور خانواده در پاسخ به این پرسش که بهترین راه حل برای پیشگیری از این مشکلات چیست، تأکید می کند: به باور تمامی کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر باید 4«میم» در نظر گرفته شود.

- اول «مشاهده» یعنی اینکه در هر انتخابی خوب مشاهده کنند، ظاهر و قیافه طرف مقابل را در ذهن خود بررسی کنند، شکل و حرکات شیوه گفتار و رفتار ظاهری او را به عنوان شرط اول بپذیرند، زیرا بارها به مرکز مشاوره مراجعه شده که آقا بعد از 8 ماه می گوید: من زن قد بلند می خواستم خانم قدش کوتاه است، یا اندازه بینی و فرم دندانهای او مطابق سلیقه من نیست و یا خانمی می گوید شوهرم نمی تواند در جمع صحبت کند، خوب لباس نمی پوشد و از این قبیل نظرها. بنابراین اگر قصد و نیت ازدواج است تا حدی که اسلام هم اجازه داده باید یکدیگر را ببینند و بپسندند.

- دوم«مصاحبه» است که دو نفر باید خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفی یکدیگر و مسائل مهمی که در تاریخچه هر کدام وجود دارد. بیماریهای خاص، محل سکونت، آینده و اینکه می خواهند کار کنند یا شغلشان چه باشد، نحوه تربیت فرزندان و مسائل دیگری که ممکن است پیش بیاید صحبت کنند و چند جلسه با اطلاع خانواده ها، دختر و پسر با هم دیدار و گفتگو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بیشتر پیدا کنند.

- سوم«مکاشفه» است که به قصد تحقیق و بررسی از زندگی اجتماعی طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه، محل کار، محل سربازی، دانشگاه و ... تا ببینند وجهه اجتماعی او چگونه است. برخوردش با مردم در اجتماع چطوری است مثلاً فردی که با هیچ کس ارتباط ندارد و دوست صمیمی هم ندارد شاید دچار بدبینی باشد یا اختلالات دیگر که بهتر است همان ابتدا با پرسیدن از افراد مختلف چهره اجتماعی او بهتر مشخص شود.

-چهارم«مشاوره» که بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور دو نفر با هم مقایسه می شوند که میانشان تا چه حد و میزان سازگاری وجود دارد و تناسب زندگی این دو با هم چقدر است و بر همین اساس هر دو مورد سنجش مشاور قرار می گیرند و چون مشاور یک فرد بی طرف است می توان روی اظهارنظر او حساب کرد و تأیید یا عدم تأیید او را به حساب مخالفت افراد خانواده نگذاشت.

دکتر وثوق در پایان به خانواده ها یادآور می شود:

اگر فرزندتان به بلوغ فکری، اجتماعی و روانی لازم رسید باید انتخابش را محترم شمرد و به او کمک کرد. او را تحت هیچ شرایطی تنها نگذاشت، چون بیشتر جوانهایی دنبال«ازدواج خود گزین» هستند که پدر و مادر با آنها همراهی نمی کنند و به قول خودشان آنها را نمی فهمند. فراموش نکنیم در بسیاری از ازدواجهای ناموفق که به انتخاب خود جوان صورت گرفته عامل اصلی و مسبب این کار پدر و مادر بوده اند.

منبع : سایت افتاب
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 23:27 ::  نويسنده : علی کثیر

چرا خانمها عملیات جنسی را متوقف می سازند ؟
 

تصورات کلیشه ای متعددی وجود دارد و حاکی از این مطلب است که وقتی دو نفر در یک رابطه دو جانبه ی تعهد آور قرار دارند و پس از گذشت مدت زمانی دیگر با هم ارتباط جنسی برقرار نمی کنند، تنها کسی که پایان این رابطه را طلب می کند بدون شک خانم است. در یک چنین حالتی خانم ترجیح می دهد کتاب بخواند، به موهایش رسیدگی کند، لباس ها به خشکشویی ببرد و خلاصه هر کاری که ممکن است انجام دهد، فقط ارتباط صمیمانه فیزیکی با همسر مهربان و دوست داشتنی خود برقرار نکند. البته او همیشه اینگونه نبوده؛ به هر حال زمان هایی وجود داشته که ارتباط آنها پر شور و حرارات بوده و هر دو نفر برای هم از جذابیت بالایی برخوردار بوده اند؛ اما در حال حاضر باید با تاسف زیاد گفت که آن عشق و شور و حرارات اولیه از بین رفته و خبری از آن نیست.


روانپزشکان بر این باور هستند که از میان ۲۰ میلیون زوجی که رابطه زناشویی خود را به تازگی آغاز کرده اند و کمتر از ۱۰ مرتبه در سال با هم ارتباط جنسی برقرار می کنند تقریباً نیمی از آنها به دلیل تصمیم جنس مونث یک چنین رابطه ای را تجربه می کنند. البته اخیراً کتابی با عنوان "شوهرم دیگر رابطه جنسی نمی خواهد" (هنگامیکه آقایون از ادامه برقراری رابطه جنسی سرباز می زنند و اینکه خانم ها چه عکس العملی انجام می دهند) در حال چاپ و انتشار می باشد. این کتاب از طریق انتشارات هارپر ویلیامز و ویلیام مارو در ژانویه سال ۲۰۰۸ به نشر انبوه خواهد رسید. ما مطمئنیم که میلیون ها نفر به این کتاب علاقمند خواهند شد و همچنین این کتاب می تواند کمک بزرگی به آنها باشد به ویژه زمانیکه جنس مذکر تصمیم به متوقف ساختن ارتباط جنسی میگیرد.


زمانی که ما مشغول تحقیق و بررسی پیرامون این کتاب بودیم با مردهای بسیار زیادی برخورد می کردیم که در زندگی های مشترکی قرار داشتند که هیچ گونه ارتباط جنسی با همسران خود برقرار نمی کردند، اما درصد بسیار زیادی از این افراد اظهار می داشتند که این همسرانشان هستند که از برقراری رابطه جنسی امتناع می ورزند نه خود آنها. این مردها گیج می شدند، از نظر عاطفی و روحی آسیب می دیدند و از اینکه شریک زندگیشان تمایلی به آنها ندارد، احساس ناخوشایندی پیدا می کردند. برخی از آنها حتی دلیل یک چنین مسئله ای را نیز نمی دانستند و از ما سوال می کردند که چرا یک چنین اتفاقی در زندگی شان روی داده و برای بازگرداندن شور و حرارات و عشق و علاقه اولیه به زندگی خود چه کاری می توانند انجام دهند. بسیاری از آقایون هم برای ما نامه نوشته و از ما درخواست می کردند که این قضیه را از نقطه نظر خانم ها بررسی کنیم. ما هم برآن شدیم تا تحقیقات جدید خود را در این مورد که چرا خانم ها ناگهان از ادامه برقراری رابطه جنسی صرفنظر می کنند، شروع کنیم.


در هر صورت باید توجه داشت که پاسخ به این پرسش امر ساده ای نیست. عدم تمایل به شریک زندگی معمولاً مقوله ای است که به دلیل مسائل مختلف ایجاد می شود و امروزه جزء یکی از حادترین مشکلات مربوط به روابط جنسی میان همسران قلمداد میشود. از نظر پزشکی به این بیماری "اختلال عدم تمایل جنسی" (HSDD) اطلاق میشود. انجمن روانشناسی امریکا آن را به عنوان " غیاب یا کمبود تمایلات و افکار جنسی کافی برای برقراری یک رابطه جنسی می داند که منجر به ایجاد استرس ها و اضطراب های درونی و بیرونی در فرد شده و دلیل آن هم به خاطر مصرف الکل یا دارو و یا مواد مخدر نیست."
البته باید توجه داشت که اگر فردی در یک رابطه طولانی مدت شهوت بالایی از خود نشان نمی دهد و این امر هیچ گونه ناخوشی را برای هیچ یک از آنها ایجاد نکند، نمیتوان نام بیمار بر او گذاشت و او را دچار اختلال HSDD دانست. در این قسمت نکته ای کاملاً بدیهی اما در عین حال مهم وجود دارد. اگر دو نفر با علاقه ی زیاد با هم ازدواج کنند، و پس از مدتی رابطه جنسی برای هر دوی آنها از اهمیت بالایی برخوردار نباشد (و اصلاً رابطه به دلیل یک چنین مسئله ای ایجاد نشده باشد) آنها در زندگی خود به مشکلی برخورد نخواهند کرد چرا که هیچ یک از این دو نفر هیچ گونه استرس بیرونی و یا درونی را متحمل نشده و بر شخص مقابل نیز متحمل نمی کنند


اما متاسفانه همیشه اوضاع به همین آرامی و ملایمت پیش نمی رود. در بیشتر موارد یکی از طرفین تمایل شدیدی به برقراری این رابطه از خود نشان می دهد و طرف دیگر هیچ گونه میلی به انجام این کار ندارد. چرا؟ چه نوع اختلاف های جنسی ممکن است در یک چنین شرایطی وجود داشته باشد که یک نفر منزجر شده و دیگر تمایل پیدا میکند؟
در این قسمت قصد داریم تا مروری بر روی چند پاسخ ابتدایی که روانپزشکان در این مقوله مطرح کرده اند، داشته باشیم.


زمانی که با خانم ها صحبت می کنیم تعداد بسیار زیادی از آنها در پاسخ به پرسش ما می گویند که خودشان هم نمی دانند. آنها گیج می شوند و آرزو می کنند که ای کاش شهوت و حس علاقه ی خود را مجدداً باز یابند. برخی دیگر قدری ریزتر شده و مسائلی نظیر نزدیکی دردآور، عصبانیت و افسردگی را از جمله دلایل خود برای عدم علاقه به این ارتباط ذکر می کنند. برخی دیگر هم اظهار می دارند که می خواهند به طور قطع مطمئن باشند که باردار نمی شوند.
اجازه دهید با مثالی این مطلب را بهتر توجیه کنیم: احساس درد در حین برقراری رابطه جنسی برای یک خانم به بدی احساس عدم توانایی در نعوذ برای یک مرد می باشد. اکثر خانم ها خجالت می کشند که در این مورد با همسران خود صحبت کنند و در عوض ترجیح می دهند که در سکوت رنج کشیده و از برقرای رابطه جنسی امتناع ورزند. به هر حال اگر رابطه جنسی با درد شدید همراه باشد، آنوقت چه کسی دوست دارد یک چنین رابطه ی دردآوری را تجربه کند؟ همچنین این امر عواقب متعدد روانی و جسمانی را نیز با خود به همراه خواهد داشت. درمان برخی افراد بسیار ساده بوده و تنها با تجویز مصرف دز پایینی هورمون های مخصوص قابل درمان می باشد. درمان برخی دیگر قدری دشوار بوده اما هنوز هم می توان به بهبود آنها امیدوار بود.


افسردگی نیز یکی دیگر از دلایل عمده تحلیل شهوت جنسی در خانم ها به شمار میرود و باید اظهار داشت که بسیاری از قرص های ضد افسردگی نیز می توانند به عنوان دلیل کاهش میل جنسی در خانم ها به شمار روند. داروهایی که به نوعی بازدارنده جذب مجدد سروتین هستند، نه تنها تمایل جنسی را کاهش می دهند بلکه می توانند توانایی حس عشق ورزی و رابطه رمانتیک را نیز به طور موقتی از فرد بگیرند.


برخی خانم ها نیز به دلیل عصبانیت هیچ گونه تمایلی به برقراری رابطه جنسی با همسران خود ندارند. آنها تصور می کنند که آقایون باید بیشتر در کارهای خانه به آنها کمک کنند و بیشتر با بچه ها باشند. گاهی اوقات هم مشکوک می شوند که شاید همسرشان معشوقه دارد و یا متوجه می شوند که چند سال قبل معشوقه داشته و این امر آنقدر برایشان گران تمام می شود که بیش از اندازه از نظر روحی آسیب میبینند و به هیچ وجه نمی توانند همسر خود را ببخشند. برخی از خانم ها هم میگویند که همسرشان اضافه وزن پیدا کرده و دیگر نمی تواند مانند گذشته آنها را تحریک کند. عده ی دیگری هم اظهار می دارند که تماشای تلویزیون یا بازی های ورزشی برای شوهرانشان از صحبت کردن با آنها مهم تر است و خانم هم دیگر نمیتواند یک چنین شرایطی را تحمل کند. همه این ناراحتی ها روی هم جمع شده و سبب میشود که احساس نزدیکی که خانم نسبت به همسر خود دارد از بین برود. بعد خانم به عنوان نوعی مجازات از برقراری رابطه جنسی خودداری می کند و به جای هر کار نادرستی که آقا انجام می دهد، خانم مجازات های جنسی را شدید تر می کند.
بعضی از خانم ها هم به طور کلی خسته می شوند، آنها فقط در صورتی می خواهند رابطه جنسی داشته باشند که این رابطه واقعاً ارزشش را داشته باشد در غیر اینصورت هیچ دلیلی برای برقراری چنین رابطه ای احساس نمی کنند.
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 23:27 ::  نويسنده : علی کثیر

روابط بین دختر و پسر قبل از ازدواج و مشکلات آن

به گزارش تماشاکده دکترهادی پور شافعی، مدرس دانشگاه: برای آنکه ازدواج موفق باشد، باید با آشنایی و شناخت‌های قبل از ازدواج همراه شود. اما ابراز علاقه‌های قبل از ازدواج بیشتر کاذب هستند و اگر موجب تشکیل خانواده گردد، قدرت تحکیم و تداوم زندگی را ندارد.

 

بیشتر مواقع نیز این روابط و ابراز علاقه‌ها دور از نظر پدر و مادرها انجام می گیرد. اگر این آشنایی‌ها تحت نظارت پدر و مادر نباشد، می‌تواند مشکلاتی را ایجاد کند.

 

متاسفانه ارتباط‌هایی که در جامعه از طریق ایمیل، چت و موبایل بین دختر و پسر انجام می‌گیرد، در سایه بی‌اطلاعی، عدم کنترل و نظارت خانواده‌ها انجام می‌گیرد.

شاید بیش از 95 درصد این ارتباط‌ها تحت نظارت خانواده‌ها نباشد.
آگاهی پدر و مادر نسبت به ارتباط، از سوی والدین دختر، بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. پدر و مادر، هر دو باید از این روابط آگاهی داشته باشند. گاهی مادرها از روابط دخترشان با یک پسر خبر دارد اما پدر دختر خبر ندارد، این درست نیست.

 

معمولا وقتی والدین متوجه می‌شوند که دختر و یا پسرشان با جنس مخالف ارتباط دارد، شیوه برخوردشان مناسب نیست. مثلا در یک مورد مشاوره‌ای؛ پدر، دخترش را به نحو وحشتناکی کتک زده بود. این شیوه درستی نیست و نباید پدر و مادرها از شیوه‌های خشن استفاده کنند.

 

روابط بین دختر و پسر چه مشکلاتی را در زندگی آینده و ازدواج آنها می تواند داشته باشد؟

اگر ابراز علاقه قبل از ازدواج و بدون نظارت پدر و مادر باشد، قطعا مسایل و مشکلاتی را ایجاد می‌کند و ادامه زندگی مشکل می‌شود. شاید زوج‌ها در یک، یا دو ماه اول پس از ازدواج، احساس رضایت کنند، اما پس از آن مشکلاتی به وجود می‌آید. مثلا به یاد دوست قدیمی خودشان می‌افتند و این مساله، زندگی را با مشکلاتی مواجه می‌کند و تفاهم و صمیمیت‌ها را کم می کند. در آن زمان مطمئنا زن و مرد دیگر حرف جدیدی را نمی‌توانند به هم بگویند. دیگر نمی‌توانند نیازهای عاطفی یکدیگر را برآورده کنند، چون این نیازها را قبل از ازدواج برآورده کرده‌اند. نظارت و آگاهی پدر و مادر می‌تواند از ایجاد چنین شرایطی جلوگیری کند.

اگر پدر و مادر از روابط خبر داشته باشند و بدانند پسر مقابل، شرایط لازم برای ازدواج را ندارد، می توانند با شیوه‌های مناسب، مانع تشکیل یا ادامه این روابط شوند. مشکل این است که این آگاهی در خانواده‌ها وجود ندارد و پس از مدتی که با خبر می‌شوند، راه برگشتی برای آنان وجود ندارد که مطمئنا نتایج آن منفی خواهد بود.

جلوی این ارتباط‌ها را نمی‌توان گرفت؛ نمی‌توان تلفن و اینترنت را جمع‌آوری کرد. کنترل و نظارت پدر و مادر مهم است. اگر شرایط تربیتی و اعتماد در خانواده باشد، فرزندان می توانند خانواده و بخصوص مادر را از این ارتباط آگاه کنند. پدرها و مادرها می‌توانند در همان ابتدای شروع این ارتباط، جلوی توسعه آن را بگیرند. بیشترین آسیبی که خانواده‌ها قبل از ازدواج متحمل می‌شوند، ارتباطات بی‌حدی است که بدون نظارت انجام می‌گیرد.

دکترهادی پور شافعی

گرداوری از پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده به نق از تماشاکده
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 23:24 ::  نويسنده : علی کثیر

اهی وقت‌ها دست خودت نیست؛ بدون اینکه بخواهی قهر میکنی، بدون اینکه فکر کنی قهر می‌کنی، اگر چیزی دلخواهت نباشد قهر می‌کنی و این قدر این کار را ادامه می‌دهی تا درونت آرام شود. حالا فرقی نمی‌کند به آن چیزی که می‌خواستی رسیده باشی یا نه. مهم این است که یک جوری مخالفت خود را اعلام کنی. قهر طبیعی است اما به شرطی که در حد طبیعی و منطقی باشد، نه مثل تو که این روزها مرزها را برداشته‌ای و سر هر مساله کوچکی قهر می‌کنی. به قهر معتاد شده‌ای، کلافه‌ات کرده، هیچ جوری هم دست از سرت بر نمی‌دارد. شاید تو هم از سر او دست بر نمی‌داری؛‌ نه؟!


یکی از نشانه‌های تنبیه، قهر است که افراد در مقابل رفتارهای دیگران به صورت یکی از شکل‌های دیداری (ارتباط نداشتن)، چشمی، کلامی (قطع کلام)‌ بروز می‌دهند که می‌تواند ریشه در زندگی بدوی یا اولیه افراد داشته باشد.

از دیدگاه پرویز رزاقی، روان شناس،‌ قهر از واکنش‌های طبیعی انسان است که به صورت سرشتی، ژنتیکی یا محیطی به افراد منتقل می‌شود تا جایی که افراد در موقعیت‌های کسان به شکل‌های گوناگون قهر می‌کنند. کودک، زن یا مرد تفاوتی نمی‌کند، همه این افراد در موقعیت‌هایی که با ناکامی مواجه می‌شوند یا به نیازهای مطلوب خود دست پیدا نمی‌کنند، ‌برای ادای حق و … به درجات متعددی متوسل به قهر می‌شوند. بنا به گفته‌های دکتر رزاقی قهر در روابطی که افراد انتظارات بیشتری از هم دارند و در تعاملات بیشتر هستند به مراتب، بیشتر رخ می‌دهد. کنش‌ها و واکنش‌ها، خوسته یا ناخواسته، افراد را به سمت قهر سوق می‌دهد.


قهر استرس زا است:
به گفته دکتر رزاقی، قهر و عوامل ایجاد آن استرس‌زا هستند. اغلب افرادی که سعی می‌کنند با توسل به قهر به سمت خواسته خود قدمی مثبت بردارند متحمل استرس‌های زیادی می‌شوند.

خیلی از شما شاید تجربه هجوم افکار منفی و خیال بافی را در قهر دارید و این اضطراب‌های دوران قهر برایتان نا آشنا نیست اما با این حال در سال‌های اخیر به نظر می‌رسد افراد بیشتر به این شرایط تن می‌دهند که کم حوصلگی و بی‌ارزش شدن روابط می‌تواند از جمله دلایل آن باشد.


مردها کمتر قهر می‌کنند:
اما شاید برای شما جالب باشد اگر بدانید برخی مردان در برابر این واکنش طبیعی انسان که جنسیت نمی‌شناسد موضع گیری‌هایی دارند. به این ترتیب که وقتی در موقعیتی قرار می‌گیرند که واکنش قهر را می‌طلبد با تصور اینکه این عمل متناسب با زنان است از اعمال آن خودداری می‌کنند.


دکتر رزاقی در رابطه با چنین اعتقاداتی می‌گوید: “قهر در هر دو جنس طبیعی است اما شواهد عینی نشان داده است که قهر بیشتر در زنان دیده می‌شود، هر چند که تحقیقات منسجمی در این رابطه وجود ندارد اما اغلب زنان برای احقاق حق بیشتر از این رفتار استفاده می‌کنند.”


شاید یکی از علت‌های مهم این تفاوت به نوع نگرش این دو جنس بر می‌گردد. اغلب مردان قهر را یک ضعف تلقی می‌کنند در حالی که زنان این گونه به آن نگاه نمی‌کنند. به طور معمول بر مردان قانون همه یا هیچ حکم فرما است، یا رابطه‌ای را قطع می‌کنند یا به آن ادامه می‌دهد اما زنان این طور نیستند.


دکتر رزاقی هم با تایید این موضوع می‌گوید: “در بسیاری از موارد مردان غریبه پس از یک دعوای اتفاقی با هم دوست و رفیق شده‌اند اما خانم‌ها برعکس. از سویی دیگر به نظر می‌رسد چون ارتباط کلامی در خانم‌ها قوی‌تر است درنتیجه آنها بیشتر از قهر استفاده می‌کنند چرا که قهر روندی است که نشان می‌دهد ارتباط به طور کامل قطع نشده و دوباره آشتی اتفاق می‌افتد که در این ارتباط و تعامل دوباره ارتباط کلامی کمک کننده است اما چون مردان به طور معمول در ارتباطات کلامی ضعیف‌اند رابطه را قطع می‌کنند یا ادامه می‌دهند و رابطه حد واسطی به نام قهر نمی‌شناسند.”


قهرت را درمان کن:
هیچ فکر کرده‌ایم ما یا دیگران چرا قهر می‌کنیم؟ لطفا این موضوع اگر برایتان مهم نیست سعی کنید مهم باشد چرا که بیش از دیگر آزاری شما را آزار می‌دهد.


دکتر رزاقی درباره افرادی که بیشتر قهر می‌کنند، می‌گوید: “این افراد احتیاج به مطرح شدن، حل مشکلات یا جلب توجه دارند و بسیاری از مواقع از نداشتن اعتماد به نفس رنج می‌برند. در حالی که این قهرها راه درمان دارد و اگر نمی‌خواهید بیش از این دوستان و آشنایان خود را از دست بدهید و می‌خواهید کمتر خودتان را آزار بدهید دست به کار شوید و از ‌این دارو‌ها برای درمان قهر استفاده کنید:


۷ توصیه پایانی:
۱٫ قوه شناخت خود را نسبت به عوامل تنبیه دیگر بالا ببرید و بدانید قهر به تنهایی چاره‌ساز نیست. برای مثال پاداش و امکانات را حذف کنید.


۲٫ از روش‌های ارتباطی جایگزین برای اعلام احساس و نظر خود استفاده کنید.

۳٫ اعتماد به نفس خود را افزایش دهید.


۴٫ مهارت‌های کلامی خود را تقویت کنید.


۵٫ چون افراد درون‌گرا ارتباط کلامی‌شان ضعیف‌تر است به نسبت بیشتر از قهر استفاده می‌کنند پس یکی از راهکارها افزایش تعاملات اجتماعی است.


۶٫ به دیگران هم برای ابراز نظر و احساس اجازه بدهید. شاید دیگران حرفی برای گفتن دارند که موجب رفع قهر می‌شود.


۷٫ افکار و رفتار منفی را کم‌کم دور بریزید و بیشتر به موضوع‌های مثبت فکر کنید.

۶ شرط قهر جوانمردانه:
۱٫ موضوع قهر را برای طرف مقابل مشخص کنید.


۲٫ از قهر در جمع استفاده نکنید.


۳٫ راه آشتی را باز بگذارید و هر چیزی از دهانتان بیرون آمد، نگویید.


۴٫ قهر نباید طولای مدت باشد چون از میزان تاثیرگذاری آن کم می‌شود.


۵٫ اگر موضوع قهر برای طرف مقابل مهم نیست قهر چاره کار شما نیست.


۶٫ در قهر و آشتی به ویژه در رابطه مادر و فرزندی، والدین بلافاصله عذرخواهی مکرر کودک را نپذیرند. چرا که این امر موجب تکرار رفتار غلط و تقویت عذرخواهی مکرر و درنتیجه اصلاح نشدن رفتار نامناسب و درنهایت کاربرد نامناسب قهر از سوی والدین می‌شود، البته در نپذیرفتن عذرخواهی هم زیاده روی نکنید.

 منبع : iranhalls.com

گرداوری شده توسط : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 23:7 ::  نويسنده : علی کثیر

ناتوانی جنسی؛ مشکلی که نادیده گرفته می ‌شود ( خانم ها آقایان بخونید )
 

اگر چه به دلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی نمی ‌توان آمار مناسبی از مبتلایان به ناتوانی جنسی در مردان و زنان ارائه کرد، اما این روزها بسیاری از این اختلال شایع رنج می ‌برند بی ‌آن که بتوانند راه علاجی برای آن پیدا کنند. در این میان اگر بخواهیم تعریفی خلاصه از ناتوانی جنسی بگوییم، شاید این جمله کافی باشد که ناتوانی های جنسی به مجموعه ی وسیعی از اختلالات عملکرد جنسی گفته می ‌شود که به دنبال آن ها رضایت مرد و زن از رابطه زناشویی کاهش می ‌یابد. آن چه در این میان اهمیت می ‌یابد این است که گفته می ‌شود شایع ‌ترین بیماری درمان شده در جوامع مختلف، ناتوانی در نعوظ است، این در حالی است که متاسفانه به دلیل نداشتن اطلاعات کافی درمورد روش‌ های درمانی مطمئن و بدون خطر تنها یک درصد مبتلایان به این مشکل درمان می ‌شوند.

اگر چه به دلایل فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از آقایان بیماری خود را مسکوت نگه می ‌دارند و از عواقب آن غافل هستند، اما بر اساس میزان مراجعان به مطب اورولوژیست‌ ها و متخصصان مجاری ادراری و کلیوی مشاهده می‌ شود که در بین 40 تا 65 سالگی تقریبا 55 درصد افراد به درجاتی از اختلال نعوظ مبتلا هستند. از این بین 18 درصد خفیف، 24 درصد متوسط و 10 درصد شدید هستند. البته با افزایش سن این اختلال افزایش می ‌یابد، اما آن چه امروز در کشور ما به وفور دیده می‌ شود، افزایش بروز این اختلال در میان نسل جوان و بزرگسال است.

موارد دیگر اختلالات جنسی در میان آقایان شامل انزال زودرس 27 درصد، نداشتن میل جنسی به همسر 17 درصد، استرس و اضطراب هنگام مقاربت 17 درصد است. صرف نظر از نوع ناتوانی جنسی، نکته ی مهم اینجا است که پزشکان متخصص بر این عقیده‌ هستند که در کشور ما موضوع به سبب معذوریت‌ های اخلاقی می‌ تواند قدری حادتر باشد که می ‌بایست با نوعی فرهنگ ‌سازی مبتنی بر اعتقادات مذهبی افراد هر چه سریع ‌تر به این موضوع رسیدگی شود.

در بررسی جامعی که در آمریکا انجام شد، پزشکان دریافتند که 39 درصد مردان دچار بیماری‌ های قلبی، اختلال کامل نعوظ داشتند که این رقم در افراد دیابتی 28 درصد و در افراد مبتلا به فشار خون بالا 15 درصد بوده است

اما در این میان آن چه اهمیت می‌ یابد، این است که به طور کلی سنگ بنای درمان، شناخت علت بیماری است.

اختلالات روانی یا سایکولوژیک

در دهه 1950 نظریه ای بیان شد که می ‌گفت بیش از 90 درصد اختلالات مربوط به نعوظ، جنبه روانی دارد و باید بر مسائل روحی و روانی بیماران تمرکز کرد، اما امروزه پیشرفت دانش پزشکی و روش‌ های مدرن اورولوژی نشان می ‌دهد که بیش از 50 درصد از اختلال در نعوظ علل ارگانیک دارند و این نکته روشن می ‌کند که این اختلال را می ‌توان آسان تر درمان کرد. به هر حال، پزشکان بر این عقیده‌ هستند که بر هم خوردن تعادل سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک، اساس بروز اختلال در نعوظ ناشی از مسائل سایکولوژیک است. بسیاری از بیماری ‌های روانی همچون افسردگی ‌ها، بیماران دو قطبی البته در فاز افسردگی و... از جمله کسانی‌ هستند که بیشتر درگیر این اختلال هستند.

اختلالات دستگاه عصبی www.asheghi4u.net

اختلال در نعوظ در حقیقت نتیجه یک فرآیند بسیار منظم بین مغز، اعصاب محرکه و حسی و اندام تناسلی است و هر گونه اختلال در این مسیر را تحت تاثیر قرار می‌ دهد. 95 درصد بیماران با ضایعه کامل نخاعی تحتانی، نا توانی در نعوظ ندارند، اما اگر ضایعه در نواحی فوقانی نخاع باشد اغلب مشکل خاصی در این زمینه دارند. در بیشتر سرطان ‌های مغزی، صرع، سکته‌ های مغزی، آلزایمر و پارکینسون پیش از آن که اختلال در نعوظ رخ دهد، کاهش میل جنسی، فرد را آزار داده و بروز می‌ نماید. همچنین کسانی که دچار شکستگی های شدید لگن می ‌شوند یا آن هایی که عمل جراحی برداشت کامل پروستات را انجام می ‌دهند، در نتیجه آسیب اعصاب به ناحیه پرینه و لگن عمدتا نعوظ تا درجاتی مختل می‌ شود.

از بیماری ‌های هورمونی غافل نشوید

در این میان، دیابت را به جرات می‌ توان شایع ‌ترین بیماری هورمونی بر هم زننده سیستم تناسلی نامید. همان طور که پیش تر آمد، 28 درصد این افراد به طور کامل توانایی نعوظ را از دست می ‌دهند و بخش عمده‌ای از بیماران دیابتی که این مشکل را هم ندارند، درجاتی از کاهش میل جنسی را تجربه می ‌کنند، اما این مساله در کسانی بروز می ‌کند که قند خون خود را مرتب کنترل نمی‌ کنند. www.asheghi4u.net

علاوه بر دیابت، کم ‌کاری یا پُرکاری تیروئید، تومورهای هیپوفیز، آدیسون و سندرم کوشینگ از جمله بیماری‌ های هورمونی است که سیستم فعالیت های جنسی را مختل می‌ کند.

داروها، دشمنان ساکت

متاسفانه این نقد بر خود ما پزشکان وارد است که در برخی داروها به تنها نکته ‌ای که فکر نمی ‌کنیم، اثرات این داروها بر سیستم تناسلی و قوه جنسی افراد است.

در بین داروها، داروهای ضد فشار خون همچون آتنولول، متیل دوپا، داروهای نشاط‌ آور مثل هروئین، متادون و داروهای دیگری مثل کتوکونازول، اسپیرونولاکتون، الکل، سایمتیدین، ضدافسردگی‌ ها و پنزودیازپین ‌ها از جمله داروهایی هستند که درجاتی خفیف تا شدید از ناتوانی در نعوظ را در بیماران پدید می ‌آورند، از این رو بهتر است که ما پزشکان در تجویز بتوانیم از جایگزین کم‌ عارضه ‌تری استفاده نماییم؛ البته در مواردی که این امکان وجود داشته باشد.

بیماری‌ هایی که مزید بر علت می ‌شوند

صرف ‌نظر از داروها در درمان بیماری‌ های جنسی بسیاری از بیماری‌ ها هم هستند که روند کاهش میل جنسی و اخنلال در را تشدید می ‌کنند. افراد مبتلا به بیماری ‌های قلبی ـ عروقی، فشار خونی، کلیوی از هر نوع و دیابت از جمله شایع ‌ترین موارد هستند.

درخصوص فیزیولوژی نعوظ به ذکر این نکته بسنده می ‌کنیم که آن چه باعث این فرآیند می ‌شود، در حقیقت افزایش جریان خون در اندام تناسلی است، از این رو درخصوص افرادی که از داروی سیلدنافیل یا همان ویاگرا چشم ‌بسته استفاده می ‌کنند، باید گفت که هر گونه اختلال در میزان خون ‌رسانی به اندام می ‌تواند عواقب جبران ‌ناپذیری همچون گانگرن یا همان پوسیده شدن ناگهانی اندام را به همراه داشته باشد، به ویژه کسانی که مبتلا به اختلالات شریان خون ‌رساننده به اندام هستند و نشانه این افراد این است که اختلال در نعوظ دارند که با مصرف خودسرانه داروها به طور موقت اصلاح می ‌شود. www.asheghi4u.net

تاثیرات مهم سبک صحیح زندگی

آن چه که کمتر کسی متاسفانه به آن اهمیت می‌ دهد، سبک صحیح زندگی است. همه اصولی که پزشکان در خصوص سبک صحیح زندگی از آن سخن به میان آورده ‌اند، به بیان ساده ‌تر دین اسلام 1400 سال پیش با دقت فراوان و با جزئیات بیشتر آموزش داده است.

رعایت بهداشت فردی، اولین اصل در ایجاد یک نعوظ با کیفیت است. بهترین ارتباط زناشویی باکیفیت، زمانی است که طرفین خستگی جسمی نداشته باشند و بهترین ساعات روز را برای خود انتخاب نمایند. خستگی یک روز کاری پُرمشغله با ظاهری آلوده و عدم رعایت بهداشت فردی، نکاتی است که مطمئن باشید کیفیت این فرآیند را در مرد کاهش می ‌دهد. مصرف سیگار و الکل نیز مشکل را صدچندان می ‌کند. علاوه بر تبلیغات سوء شبکه‌ های ماهواره‌ ای، هر گونه ترکیب الکلی در نهایت یک ناتوانی جنسی شدید و مقاوم به درمان را برای فرد به ارمغان می ‌آورد.

در آخرین بررسی انجام شده در سال 2010 در اروپا مشخص شد که مردان سیگاری 2/2 برابر بیشتر از مردان غیر سیگاری ناتوانی جنسی را تجربه می‌ کنند که البته شایع‌ ترین فرم آن، اختلال در نعوظ است. www.asheghi4u.net

درمان‌ ها، بخش جنجالی داستان

قدم اول: کسانی که داروی خاصی را مصرف می ‌کنند، می ‌تواند عوارض یاد شده را برای شان داشته باشد و می ‌بایست در اسرع وقت و زیر نظر پزشک متخصص دارو را عوض کنند یا داروی دیگری را با عوارض جانبی کمتر جایگزین کنند. www.asheghi4u.net

قدم دوم: با توجه به بیماری، روش‌ های درمانی بسیار گسترده و کارآمدی وجود دارد که همه آن ها باید زیر نظر یک اورولوژیست یا متخصص ادراری و کلیه باشد. به طور کلی در مردان در صورتی که پزشک متخصص تشخیص دهد که اختلال ناشی از نارسایی شریان آلت تناسلی است که در موارد ضعیف درمان‌ های غیر جراحی همچون واکیوم و تزریق مواد منقبض کننده عروق می‌ تواند کمک کننده باشد و در موارد شدید درمان‌ های جراحی ترمیم عروق و حتی کاشت پروتز می ‌تواند موثر باشد.

موج تازه مصرف ‌کنندگان ترکیبات دارویی

10 سال پیش تحول جدیدی در بازار دارویی جهان پدید آمد و دارویی به بازار آمد که توانست امیدهای تازه ‌ای را در بیماران مبتلا به ناتوانی جنسی از نوع اختلال نعوذ ایجاد کند، اما متاسفانه به دلیل عدم اطلاع ‌رسانی مناسب در کشورمان همه روزه شاهد افرادی هستیم که بدون آگاهی و صرفا جهت رسیدن به برخی اهداف خود، اقدام به مصرف خودسرانه این ترکیب دارویی می ‌کنند بدون ‌آن که از عوارض کوتاه‌ مدت و طولانی مدت آن باخبر باشند.

امروزه پیشرفت دانش پزشکی و روش‌ های مدرن اورولوژی نشان می ‌دهد که بیش از 50 درصد از ناتوانی ‌در نعوظ علل ارگانیک دارند و این نکته روشن می ‌کند که این اختلال را می ‌توان با شانس بیشتری درمان کرد.

ویاگرا یک مهار کننده خوراکی است که اثر شل ‌کنندگی عضلات کورپوس کارورنوسوس و تجمع خون در سینوزوئیدها و در نهایت نعوظ را در پی دارد. نعوظ در این افراد فقط در حالتی ایجاد می ‌شود که تحریک جنسی وجود داشته باشد و نتیجه آن هم در 63 درصد از افرادی که با دوز 25 میلی ‌گرم خوراکی نیم ساعت قبل از آمیزش مصرف می ‌نمایند، دیده می ‌شود. در این میان گذشته از آن که این دارو در کسانی که بیماری قلبی ـ عروقی دارند می ‌بایست با احتیاط بسیار فراوان زیر نظر پزشک متخصص مصرف شود، عوارض آن به همین جا خلاصه نمی ‌شود. www.asheghi4u.net

پریاپیسم، عارضه ‌ای است که این روزها زیاد دیده می ‌شود و این در حالی است که تنها علت آن مصرف خودسرانه این دارو توسط افراد است چرا که در کشورهای توسعه‌ یافته این عارضه تنها در درصد کوچکی از مبتلایان به این نوع اختلال مشاهده می ‌شود. اما در کشور ما متاسفانه هر جوان و سالمندی بدون مراجعه به پزشک و تنها با مراجعه به برخی داروخانه ها به راحتی ترکیبات ویاگرا را تهیه کرده و مصرف می‌ کنند در هر حال پریاپیسم به عدم برطرف شدن نعوظ حتی پس از ساعت‌ ها از پایان یافتن ارتباطات زناشویی اطلاق می ‌شود که همراه با درد فراوان است و شرایط اورژانسی را برای بیمار فراهم می ‌کند، چرا که اگر این حالت که تنها با یک اقدام جراحی توسط متخصص اورولوژی برطرف می ‌شود درمان نگردد سبب مرگ اندام تناسلی و پوسیده شدن آن می ‌شود که می ‌بایست در اسرع وقت اندام فاسد شده قطع و از بدن فرد جدا شود. در کنار سیلدنافیل(ویاگرا)‌ برخی دیگر از جوانان نیز از ترکیبات بی‌ حس کننده یا اسپری‌ های لیدوکائین نیز استفاده می ‌کنند که مهم‌ ترین عارضه آن بروز انزال زودرس در آینده برای فرد است، جدای آن که به مرور زمان خود استفاده ‌کننده از انجام ارتباط جنسی به دلیل بی‌ حسی موضعی ایجاد شده در گلانس پنیس دلسرد شده و مبتلا به درجاتی از کاهش میلی جنسی می ‌شود.

تبلیغات دروغین www.asheghi4u.net

در کنار همه این روش ‌های درمانی در بسیاری از کانال‌ های ماهواره‌ای این روزها دستگاه‌ های متفاوتی را می ‌بینیم که برای درمان افراد مبتلا به اختلال نعوظ پیشنهاد می ‌شوند این در حالی است که تنها در یک نوع اختلال نعوظ که آن هم به دلیل اختلالات وریدی است این روش‌ های درمانی می‌ تواند تا درجاتی کمک‌ کننده باشد که تشخیص آن نیز به عهده متخصص است. در واقع پس از انجام بررسی‌ های متفاوت متخصص این نوع اختلال را باید تشخیص دهد و تنها پس از این مراحل می ‌تواند توصیه به استفاده از این نوع وکیوم کند.

روش ‌های جدید چقدر کارساز هستند؟

این روزها بسیاری از مبتلایان به ناتوانی جنسی که درمان شده ‌اند از کارایی درمان‌ های طبیعی می‌ گویند. بسیاری از بیماران این روزها یا خودسرانه یا به واسطه تبلیغات شرکت ‌های خارجی سعی در درمان خودسرانه خود دارند بدون ‌آن‌ که اطلاعات مفیدی در خصوص کارایی این روش‌ ها و حتی عوارض خطرناک بسیاری از آن ها داشته باشند. مشاهده یک تبلیغ ماهواره ‌ای و توصیه دهان به دهان آن این روزها بازار گرمی برای روش‌ های طبیعی درمان ناتوانی جنسی به خصوص در آقایان پدید آورده است. آن چه در این میان اهمیت ویژه‌ ای دارد، این است که شواهد علمی مطمئن جهت حمایت از استفاده ی روش ‌های طبیعی برای درمان ناتوانی جنسی بسیار ناقص است و کمتر پزشکی این‌ گونه روش ‌ها را به عنوان روش‌ های درمانی صرف توصیه می‌ کند. دکتر استیون لام، در خصوص بیماری ‌های جنسی قویا بر این نکته تاکید می‌ کند که اولین نکته ‌ای که فرد مبتلا در پیگیری علت ناتوانی جنسی ‌اش باید به دنبال آن باشد، این است که تشخیص بیماری چیست.

او معتقد است در صورتی که بدانیم علت ناتوانی در نعوظ چیست به راحتی می‌ توانیم با روش‌ های طبیعی درصد بزرگی از این بیماران را تا حد مطلوب و دلخواه شان درمان کنیم.

طب سوزنی: در سال 2009 دانشمندان کره ‌جنوبی با یک بررسی جامع به این نکته پی بردند که طب سوزنی می ‌تواند یکی از راه ‌های کارآمد در درمان ناتوانی در نعوظ و کلا ناتوانی جنسی باشد. البته کره‌ ای‌ ها در آن سال از چند و چون مکانیسم درمانی این روش چیزی نگفتند و فقط به ذکر این نکته بسنده کردند که در مطالعات شان درصد عظیمی از افراد مبتلا به اختلال نعوظ توانسته بودند سلامتی خود را کسب کنند.

عصاره ‌های طبیعی: آرژینین یک ترکیب اسید‌ آمینه است که در مواد غذایی حاوی پروتئین به طور طبیعی وجود دارد. این ترکیب با افزایش میزان جریان خون سیستم جنسی می ‌تواند ناتوانی ‌های جنسی ناشی از اختلال در نعوظ را درمان کند. در سال 1999 در مجله معتبر پزشکی نتیجه مطالعه ‌ای به چاپ رسید که در آن بیان شده بود ترکیبات حاوی دوز بالای این اسید آمینه توانسته راه علاجی باشد برای بیماران مبتلا به ناتوانی در نعوظ است.

متاسفانه نقطه ضعف این مقاله همچون بسیاری مقالات دیگر این بود که مصداق خارجی و قابل دسترس این نوع ترکیبات را به وضوح بیان نکرده بود، اما در سال 2003 دانشمندان بلغاری گزارش کردند که عصاره کاج به عنوان یکی از ذخایر غنی اسید آمینه می ‌تواند ترکیب موثری باشد برای درمان بیماران مبتلا به ناتوانی در نعوظ . البته در همه این تحقیقات یک نکته مشترک است، آن هم این که مصرف این نوع ترکیبات باید زیر نظر پزشک صورت گیرد، چرا که مصرف اسید آمینه در افراد مبتلا به فشارخون بالا و بیماران قلبی و عروقی می ‌تواند خطر بروز سکته‌ های قلبی را افزایش دهد. www.asheghi4u.net

جینسینگ: جینسینگ نیز از آن دسته ترکیباتی بود که زمانی در کشور ما نیز سر و صدای زیادی به پا کرد. در سال 2002 در مطالعه ‌ای مشاهده شد که 45 بیمار مبتلا به اختلال که به مدت طولانی جینسینگ کره ‌ای قرمز را مصرف می ‌کردند علائم بیماری در آن ها تا حد بسیار زیادی تخفیف یافت. مدیر یک مرکز اورولوژی بر این عقیده است که مردان دچار اختلال می ‌توانند با مصرف ترکیبات بهداشتی جینسینگ تا حد بسیار زیادی مشکل خود را بر طرف سازند. البته این پزشک بر این عقیده است که مصرف خودسرانه جینسینگ در کسانی که به واسطه بیماری دیگری دارویی مصرف می‌ کنند، می ‌تواند باعث بروز واکنش‌ های آلرژیک شود، از این‌ رو باید مصرف آن زیر نظر پزشک صورت گیرد. www.asheghi4u.net

آب انار: پزشکان(صرف ‌نظر از تحقیقات ضعیف علمی) قویا به بیماران توصیه می کنند در این خصوص مصرف آب انار را به طور مرتب در برنامه غذایی خود قرار دهند. آب انار ازجمله نوشیدنی ‌های حاوی آنتی‌اکسیدان بالا است، از این ‌رو می ‌توان گفت از بهترین راه‌ های مطمئن و بی‌عارضه است، البته اگر بتوانید نوع طبیعی و بدون ناخالصی آن را پیدا کنید

‌منبع : پای گاه مستقل خبر رسانی عبرت
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 23:1 ::  نويسنده : علی کثیر

چرا مردان از عشق همسرشان بی خبرند

 

یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد . به زبان آوردن دوستت دارم موجب می شود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند .
-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق می ورزد .

-زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم می کند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش می دارد ، به آن زن اجازه می دهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است .

-وقتی زنی عاشق می شود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر می رسد .

-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن می بخشاید .

-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود .

-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد .

-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس می کنند و بعد به کیمیای جسم پی می برند .

-لحظاتی که مرد ، دستهای زنی را در دست می گیرد و او را لمس می کند ، لحظاتی هستند که زن به آنها عشق می ورزد .

-هدف یک زن در برقراری رابطه جسمانی ، شور شهوانی نیست. بلکه مقصود او لذت بردن از صمیمیت ، عشق و ملاطفت در کنار شور جسمانی است .

-هنگامی که زنی بداند فقط اوست که راه به قلب شریک زندگیش دارد ، در عرش سیر خواهد کرد .

-یک زن هرگز مشکلاتش را دسته بندی نمی کند ، در صورتی که زمانی که غمگین و ناراحت باشد ، تمامی مشکلاتش از کوچک و بزرگ به دلش هجوم می آورند .

-یک زن هنگامی سکوت می کند که دردهای نهفته در دلش بسیار عمیق است و یا اینکه به مرد مقابلش آنقدر اعتماد ندارد که سخن دل با او بگوید .

-وقتی مردی با دلسوزی و توجه به مشکلات زن گوش می سپارد و از ارائه راه حل می پرهیزد ، احساس عشق و بلوغ را در او دو چندان می کند .

-مردان و زنان در برابر فشارهای عصبی واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهند . دراینگونه مواقع زن نیازمند نزدیکی و درک طرف مقابلش می باشد ، در صورتی که مرد به تنهایی احتیاج دارد .

-هنگامی که اظهارات و اعمال زنی بیهوده تلقی می گردد ، او برای مطرح شدن شروع به ابراز نظریات مخالف و عدم توافق می کند .

-به جرات می توان گفت به جز در موارد انگشت شماری ، هیچ چیز بیش از سخن گفتن بر علیه یک زن به او آسیب نمی رساند .

-زن درست مثل یک موج است ، به هنگامی که عشق در قلبش به ظهور می نشیند ، اعتماد به نفسش در حرکتی مواج به اوج می رسد .

-هنگامی که موج احساسات یک زن به اوج می رسد ، به هیچ عنوان محدودیتی در ارائه عشق نمی بیند .

-مردها همواره باید بدانند که هر گاه زنی رنج و عصبانیت خود را بیرون بریزد و آشکار نماید ، احساس آسایش و آرامش بیشتری می کند .

-این نکته را به خاطر بسپارید که هر گاه زنی در اوج فوران خشم و غم قرار گرفته باشد ، به هیچ عنوان تقصیری را به گردن نمی گیرد .

-وقتی زنی از موضوعی می رنجد ، مرد باید ضمن همدردی با او نشان دهد که برای غم او نگران است ، سپس سکوت اختیار کند تا آن زن بتواند احساس همدردی اش را حس کند .

-دردناک ترین مسائل برای بعضی از زنان ، عدم پذیرش ، قضاوت نادرست و ترک شدن است ، چراکه امکان دارد این باورها در عمق ضمیر ناخودآگاهشان آنان را به سوی این تصور نادرست سوق دهد که لیاقتشان بیش از این نیست .

-ماهیت یک زن ، درخواست تایید امور است .

-در صورتی که مردی در مقابل پیشنهادات یک زن از خود مقاومت نشان دهد ، زن با این حال که مفهوم این مقاومت را درک می کند ، اما هیچ گونه توجهی به آن نشان نمی دهد . ولی در این زمان احساس می کند که مرد به او احترام نمی گذارد .

-بسیاری از زنان به این علت که نمی خواهند کسی ایشان را نیازمند بداند ، نیازهایشان را انکار می کنند .

-حتی در صورتی که زنی بپندارد نیازها و خواسته هایش برآورده نخواهند شد ، اجتناب از بیان آنها و قصد انجام دادن تمام کارها به تنهایی ، اشتباه بزرگی است .

-یک زن باید بیاموزد که چطور نیازها و تمایلات خود را بدون نکوهش و یا تزلزل ابراز دارد و این نکته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است .

-امروزه بسیاری از زنان از اینکه عشق می ورزند ، اما در عوض چیزی دریافت نمی کنند ، رنج می کشند ، آنان به دنبال وقفه ای می گردند تا در این زمان تنها به خود بیندیشند و توجه کنند و در خلال آن وجودشان را بهتر کنکاش و کشف کنند .

-یک زن جوان در اوج جوانی مایل است برای برآوردن تمایلات شریک زندگیش خودش را فدا کند .

-یک زن بطور ذاتی از توانایی نامحدودی در شاداب ساختن دیگران برخوردار است .اما وقتی آن زن لبخند می زند ، لبخندش به این معنا نیست که در اوج شادابی و خوشحالی قرار دارد .

-همیشه زنان به همان اندازه ای که در توان دارند . بخشش می کنند و در این زمان به خاطر می آورند هنگامی که آنان به بخشش نیاز داشتند ، تا حدودی کمتر از این اندازه ، به ایشان بخشیده شده است.
-اغلب زنان با آنچه همسرشان می خواهد به راحتی موافقت می کنند ، اما این کار به این معنا نیست که خواسته همسرشان دقیقا همان باشد که آنان می خواهند .

-یک زن ، هرگز به کارهای خودش و همسرش امتیاز نمی دهد ، بلکه شوهرش را آزاد می گذارد و تصور می کند او نیز به همین ترتبیب آزادش گذاشته است .

-وقتی زنی به ثبت امتیازات می پردازد ، ممکن است موضوع بسیار کوچکی در نظرش به اندازه امری بسیار بزرگ به شمار آید . پس امکان دارد یک شاخه گل سرخ بتواند برای شما امتیازات فراوانی به همراه داشته باشد.

-یک احساس پنهان در درون زن به او می گوید نمی خواهم خواسته هایم را برایش بگویم ، اگر عشق او به من واقعی باشد ، خودش از نیازهایم مطلع می گردد .
-مردان و زنان باید به خاطر داشته باشند که همسرشان به هیچ عنوان خود بخود از نیازهایشان ، مطلع نیست .
-زنان نمی پسندند که شوهرانشان ، برآورده ساختن نیازهایشان را به دست فراموشی بسپارند . به همین علت ، دست از نق زدن بر می دارند و به حمایت شوهرانشان می پردازند .

-یک زن باید احساس کند که مورد احترام قرار گرفته و به بهترین وجه در خاطرها می ماند . در این صورت نادیده گرفته شدن برایش همچون امری است که دربخش انتهایی فهرست شخصیتش قرار می گیرد .

منبع : سایت ایرانیان شاد happyiranian.org

گرداروی شده توسط پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 22:40 ::  نويسنده : علی کثیر

 اشتباه مهلک آقایون حین رابطه جنسی با همسر

 

با اینکه هم آقایون و هم خانمها در رابطه ‌جنسی مرتکب اشتباه می‌شوند، اما اینبار فقط می‌خواهیم اشتباهات آقایون را طرح کنیم.

1. اینکه فقط در تختخواب دنبالش باشید.

بعد از یک روز طولانی و خسته ‌کننده، وقتی با هم روی ملحفه‌ها می‌غلتید، اگر از قبل هیچ پیش‌درآمدی نبوده باشد، احتمال اینکه وارد اتفاق اصلی شوید بسیار کم است. دنبال کردن همسرتان یک کار تمام‌وقت است. زن‌ها خیلی دوست دارند که مردشان دنبالشان باشد و بهترین روش دنبال کردنشان، دنبال کردن فکری است. بگذارید بفهمد که به او فکر می‌کنید و تمایلاتتان تمام روز متوجه اوست.

2. حرف نزدن و مستقیم عمل کردن.

خیلی از مردها به اشتباه تصور می‌کنند که رابطه ‌جنسی حتماً پیش می‌آید. به نظرتان رابطه‌ جنسی بخشی از زندگی زناشویی است، درست است؟ اگر این باور را دارید، باید بیشتر از این جمله ساده که، "عزیزم می‌خوای سکس داشته باشیم؟" تلاش کنید. بااینکه ممکن است تصور کنید که این جمله هیچ ایراد و اشکالی ندارد اما گفتن آن به این شکل آن را یک اجبار نشان می‌دهد. سعی کنید کمی رک‌تر بگویید، "عزیزم، می‌خوامت!"

3. رها کردن خودتان.

ممکن است بعد از ازدواج خودتان را رها کنید، به خودتان رسیدگی نکنید و حتی وزنتان بالا برود. خودتان را کامل رها نکنید. بااینکه برگرداندن همه چیز به وضع قبل از مجردی و تبدیل این شکم پر از چربی به شکم شش‌تکه قبل از ازدواج کمی سخت است، اما عجله نکنید. همسرتان شوهری می‌خواهد که از خودش مراقبت کند، از بهداشت عمومی گرفته تا نحوه لباس پوشیدنتان و وضعیتتان—چه از نظر جسمی، چه فکری و چه روحی.

4. زود رفتن سر کار اصلی.

 اگر بخواهید زود سراغ اندام اصلی در رابطه‌ جنسی بروید، چه با دست باشد و چه اندام جنسی‌تان، اصلاً ایده خوبی نیست. همسرتان باید قبل از اینکه سراغ آن بروید خوب تحریک شده باشد. روی کل بدن او تمرکز کنید. از نوک سر تا نوک پا. و ذهنش را فراموش نکنید. شده است تابحال درمورد افکارش در این مورد سوال کنید؟

5. نادیده گرفتن کلیتوریس (چوچوله).

خیلی از مردها ممکن است تصور کنند که توانایی ارگاسم خانم‌ها به دخول بستگی دارد. بااینکه دخول همراه با لذت است اما راه اصلی برای ارضاء کردن او جای دیگری است.

تنها عملکرد کلیتوریس لذت ‌دهی است. پیس هیچوقت آن را نادیده نگیرید. اگر شما یکی از بسیار مردانی هستید که می‌دانید چه می‌گوییم، به کتابخانه رفته و یک کتاب آناتومی پیدا کنید. درمورد بدن او مطالعه کنید و مطمئن باشید که او قدردانتان خواهد بود.

6. فراموش کردن محرک‌های جنسی دیگر.

 بیشتر زن‌ها نواحی تحریک‌کننده دیگری هم به جز سینه‌ها، نوک‌سینه‌ها و اندام جنسیشان دارند. این سه متداول‌ترین این نواحی هستند که برای مردان حین پیش‌درآمد رابطه‌ جنسی تحریک‌کننده ‌تر هستند اما باید صبر کنید که همسرتان اجازه آن را به شما بدهد. از او بپرسید که چه دوست دارد و بعد چیزی که می‌گوید را به خاطر بسپرید. برای پیدا کردن نواحی تحریک‌ کننده همسرتان وقت بگذارید: گردن، شانه‌ها، پشت، باسن، پاها هم جزء نواحی متداول تحریک ‌کننده در بدن هستند. همیشه یادتان باشد یکی از تحریک‌کننده ‌ترین جاهای بدن او، گوش‌هایش است.

7. دنبال امتیاز بودن.

خیلی از مردها می‌خواهند فقط "کمی" به دست بیاورند. باید بفهمید که رابطه‌ جنسی زمانی خوب است که هر دوی شما در آن شریک باشید. سعی کنید در همان لحظه زندگی کنید.

8. اکتشاف نکردن خیالپردازی‌های همسرتان.

 همه زن‌ها یک روی شهوانی دارند. بااینکه بعضی از آنها نمی‌دانند که این جنبه‌شان کجاست اما تحقیقات نشان داده است که زنان با خیال‌پردازی‌های واضح و آشکار خیلی بیشتر از خیالپردازی‌های رمانتیک تحریک می‌شوند. اگر دوست دارید که همسرتان برای شما "لباس دلخواهتان" را تن کند اما او حوصله ندارد، چرا شما نباید چنین کاری برای او بکنید؟

9. اینکه فکر کنید باید مثل یک هنرپیشه فیلم پورنو رفتار کند.

یکی از بدترین چیزهایی که ممکن است مردی از همسرش انتظار داشته باشد این است که خیال‌پردازی‌هایی که فقط در فیلم‌های پورنو می‌تواند ببیند را برای او انجام دهد. این واقعیت نیست. او یک شیء نیست، با او مثل یک ابزار رفتار نکنید.

10. اینکه فکر کنید یکبار برای او کافی است.

 یکبار ارگاسم کامل شده است و کاملاً راضی است، درست است نه اشتباه می‌کنید! خیلی از زنان مثل مردان با یک ارگاسم راضی نمی‌شوند. حتی اگر به ارگاسم شدن دوباره خودتان هم راضی باشید اما باید بدانید که دخول تنها راه ارضا کردن همسرتان نیست. راه‌های دیگری هم برای لذت دادن به او وجود دارد.

البته باید اول مطمئن باشید که به ادامه کار تمایل دارد. مردها ممکن است تصور کنند که اگر ارگاسم بیشتری نصیب همسرشان کنند، معشوق بهتری هستند. اگر او کاملاً ارضا شده باشد و دیگر تمایلی به ادامه کار نداشته باشد، این درست نیست. اگر با این شرایط بخواهید کار را ادامه بدهید آنوقت از جسم او برای ارضاء نفستان استفاده می‌کنید و این اصلاً کار جالبی نیست!

11. اینکه خیلی سریع پیش بروید.

 کُند پیش بروید. سعی کنید از با هم بودن لذت ببرید. اما اگر زمانتان کم است ممکن است نتوانید اما اگر وقت کافی دارید، عجله نکنید. کند پیش بروید، ریلکس باشید و لذت ببرید!

 

منبع : سایت مردمان
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 22:32 ::  نويسنده : علی کثیر

زن و شوهر، متحیرند که چرا زندگی شیرین و جذاب گذشته، دیگر وجود ندارد، آن ها از این حقیقت غافلند که عاطفه نه تنها برای شروع بلکه برای ادامه زندگی شیرین ضروری است. از بهترین و پرشکوه‌ترین تجلیات زندگی متعادل، داد و ستد عاطفی بین زوجین است. در هیچ مرحله‌ای از مراحل زندگی نمی‌توان احساس بی نیازی از عواطف نمود.

اما پس از مدتی به لحاظ عدم آگاهی و غفلت یکی از زوجین یا هر دو، عواطف سرشار و با حرارت، فروکش می‌کند و لحظه‌های ملال آور از راه می‌رسد و زن و شوهر، متحیرند که چرا زندگی شیرین و جذاب گذشته به این مرحله تنزل نموده است.

آن‌ها از این حقیقت غافلند که عاطفه به همان اندازه که برای یک شروع خوب ضروری است، برای ادامه زندگی خوب نیز لازم است.

هم صحبتی زن و شوهر با هم، برای رشد و بقای احساس صمیمیت آن‌ها نقش قطعی دارد. متأسفانه «بسیاری از زوج‌ها» و شاید بتوان گفت «اغلب» آن‌ها از مهارت‌های لازم برای گفت و گو با یکدیگر برخوردار نیستند و بی آنکه بخواهند گرفتار سوءتفاهم و دلسردی می‌شوند.

به نظر شما جنبه‌های حیاتی یک گفتگوی خوب چیست؟



گفتگوی خوب در ازدواج توأم با احترام است

طعنه و کنایه، عبارات و حرف‌های انتقادی و قضاوت کننده و اتهامی جزء گفتگوی عاری از احترام است. می‌توان گفت رابطه و گفتگوی خوب رابطه‌ای است که این بی‌احترامی ها را در خود نداشته باشد. این یعنی گفتگوی خوب کیفی است

گفتگوی خوب در ازدواج کمّی است

بیشتر زوج‌ها کمتر از 15 دقیقه در هفته با هم یک گفتگوی جدی و معقول دارند. خانواده‌هایی که در آن هم مرد و هم زن کار می‌کنند سعی می‌کنند فرزندان را تشویق کنند در هر فعالیت تفریحی شرکت کنند و همین باعث می‌شود آن مشکل دیرتر نمود پیدا کند. مشکل لاینحل نیست اما می‌توان از انجام هم‌زمان چند کار فایده برد.
گفتگوی خوب می‌تواند موقع شرکت در فعالیت‌های دیگر هم اتفاق بیفتد. موقع راه رفتن، کار کردن در خانه، تماشای تلویزیون، جلسات خانوادگی یا وقتی کنار هم در ماشین نشسته‌اید با هم حرف بزنید.

گفتگوی خوب در ازدواج یک ارتباط دوجانبه است

درست مثل حرف زدن توأم با احترام در یک گفتگوی خوب، گوش دادن توأم با احترام هم ضروری است. ارتباط بد زمانی شروع می‌شود که یک زوج عنان گفتگو را در دست می‌گیرد اما شنونده هم می‌تواند موجب بد شدن گفتگو شود. فقدان ارتباط بصری، اشارات منفی صورت و زبان و بدن ضعیف هم می‌تواند موجب شود ارتباط خوب صورت نگیرد.

به زوجی که در فرودگاه یا فروشگاه با هم حرف می‌زنند خوب نگاه کنید. آیا یکی از آن‌ها بر گفتگو تسلط دارد؟ آیا وقتی همسرش سعی می‌کند چند کلامی برای دفاع از خود یا ابراز نظراتش بگوید، صحبتش را قطع می‌کند؟ آیا فرد مسلط بر گفتگو حاضر به شنیدن حرف‌های طرف مقابل خود نیست؟ اگر این‌طور است، این گفتگو یک رابطه متقابل نیست و جزء بدترین گفتگوهاست.

درست مثل حرف زدن توأم با احترام در یک گفتگوی خوب، گوش دادن توأم با احترام هم ضروری است. ارتباط بد زمانی شروع می‌شود که یک زوج عنان گفتگو را در دست می‌گیرد اما شنونده هم می‌تواند موجب بد شدن گفتگو شود.

گفتگوی خوب در ازدواج بینش بیشتری طلب می‌کند

مهم نیست که یک حرف چقدر خوب بیان شود، بیشتر شنونده‌ها نمی‌توانند مفهوم و منظور واقعی و کامل گوینده را دریافت کنند. تنها راه غلبه بر سوء تفاهم‌ها در گفتگوها این است که سوال بپرسید. اما برای داشتن یک گفتگوی خوب این سوالات باید در کمال احترام و محتاطانه پرسیده شود.

پاسخ‌هایی مثل، «این احمقانه‌ترین چیزی است که تا به حال شنیده‌ام، منظورت این نیست که...؟» به دنبال منظور واقعی گوینده است اما در کمال بی ادبی این کار را می‌کند. از طرف دیگر، یک عبارت مقدمه قبل از سوال مثل، «ببخشید که نتوانستم متوجه منظورت شوم، میشه کمی بیشتر در مورد منظورت توضیح دهی»، با ادب و احترام کامل به دنبال منظور گوینده است.

گفتگوی خوب در ازدواج صادقانه است

هر زوجی که می‌فهمد همسرش در مورد چیزی به او دروغ گفته است، از آن به بعد هر وقت مشکلی پیش می‌آید نمی‌داند که همسرش با او صادق است یا نه. متأسفانه دروغ‌گویی اثرات طولانی مدتی در رابطه دارد. صداقت فقط به معنای پرهیز از دروغ نیست. صداقت به این معنا است که از پنهان کردن چیزی که همسرمان حق دانستنش را دارد خودداری کنیم. چرا اینکار را می‌کنیم؟ معمولاً یا از قضاوت او واهمه داریم و یا می‌ترسیم که احساسات او را جریحه‌دار کنیم.

ماخذ: خبرگذاری برنا گرداوری شده توسط : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 22:19 ::  نويسنده : علی کثیر

۱- دركليه موارد معيشت اعم از تملك ودرآمد وغيره ازكلمه ما استفاده نماييد نه من وتو ؛ فراموش نكنيد كه اكنون زندگي مشترك شروع شده ديگرمن وتومطرح نيست. ۲- درمقابل شوهر خود هرچند حق باشما باشد، لجبازي واصرار نكنيد. ۳- شوهر خود را بخصوص درمقابل بستگانش تحقير نكنيد. ازتعريف و تمجيد بستگان خود درمقابل آنان پرهيز نماييد. ۴- از مخالفت ومشاجره با شوهر خود بپرهيزيد. ۵- چنانچه كمك‎هائي ازطرف بستگان شما به شوهرتان شده آنها را به رخ او نكشيد. ۶- با دوستان وآشنايان شوهرتان درمعاشرت‎ها بيش ازحد معمول گرم نگيريد. ۷- شوهر خود را درمعاشرت با اقوامش محدود نكنيد. ۸ - دررفت و آمد و معاشرت با بستگان شوهر خود پيشقدم باشيد. ۹- به بستگان نزديك شوهر خود (مادرشوهر، پدرشوهر، برادرشوهر، خواهرشوهرو…) بيش از خويشاوندان ديگر احترام بگذاريد. ۱۰- زحماتي كه براي پذيرايي خويشاوندان شوهر خود متحمل مي شويد به رخ شوهر خود نكشيد. ۱۱- چنانچه در آمدي داريد و براي زندگي هزينه مي‎كنيد آن را بازگو نكنيد.




۱۲- از مردان ديگر نزد شوهرتان تمجيد نكنيد. هيچ مردي را به رخ شوهرتان نكشيد و ترجيح ندهيد و در گفتار اين موضوع را رعايت كنيد. ۱۳- براي انجام درخواستهاي خود با شوهرتان با خشونت و آمرانه برخورد ننماييد. ۱۴- برای برآوردن نيازمنديهاي خود از نظر مادي و غير مادي امكانات شوهر خود را در نظر بگيريد و او را تحت فشار نگذاريد . ۱۵- خود را براي شوهرتان بياراييد و بهترين و تميزترين لباس خود را در مقابل وي بپوشيد. ۱۶- در مقابل شوهر خود با حالت افسرده و اخمو حاضر نشويد .او را در موقع ورود به خانه با لبخند و شاد وخندان استقبال كنيد. ۱۷- پس از مراجعت شوهر خود به خانه كارهاي خود را حتي الامكان كنار بگذاريد ودر حضور او بنشينيد و با سخنان خوشايند و با گرمي با او خداحافظي كنيد

 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 22:17 ::  نويسنده : علی کثیر

هفت اشتباه بزرگ دختران مجرد

نه تنها دختران بلکه همه جوان ها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاک ها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید.

 

اشتباهاتی است که دختران جوان مرتکب می شوند و سبب می شود که همیشه تنها بماند.
متأسفانه عوامل مختلفى از جمله نبود زمینه اشتغال، اسکان، ادامه تحصیل، بالا رفتن هزینه هاى زندگى، دگرگون شدن معیارهاى انتخاب همسر و ... در سال هاى اخیر سبب افزایش سن ازدواج و حتى ناتوانى بسیارى از دختران و پسران براى ازدواج شده است. تجملاتى شدن مراسم ازدواج که بسان مانعى آهنین در مقابل جوانان قرار گرفته، آئین هاى توخالى و بى هویت، انتظارات نامعقول، هزینه هاى سرسام آور و چشم و هم چشمى ها، از دیگر دلایلی است که جوانان را از ازدواج باز مى دارد. این فرایند در حالى است که روزگارى دختران پس از اینکه به سن بلوغ مى رسیدند و از چهارده، پانزده سالگى مى گذشتند راهىِ خانه بخت شده، کمتر دخترى را مى دیدید که از بیست سال گذشته و هنوز در خانه پدر زندگى کند، مگر اینکه مشکلى داشته باشد. اما دختران امروز اغلب بلافاصله پس از پایان تحصیلات متوسطه، تمام سعى و تلاش خود را متوجه قبولى در دانشگاه مى کنند و در طول تحصیلات دانشگاهى فقط به پایان رساندن درس مى اندیشند. پس از این دوران نیز به دنبال یافتن شغلى مناسب راهى بازار کار مى شوند. با این وجود آیا فرصتى براى ازدواج در بهترین سال هاى جوانى یک دختر پیش مى آید؟ آیا رخنه اى که میان زندگى سنتى با وضع جدید جوامع ایجاد شده به نفع دختران است؟ اساسا کدام شیوه درست است، شکل و شیوه گذشته یا وضع جدید؟ آیا میان این دو، راهى وجود دارد که بیشتر شیوه هاى خوب براى بهبود زندگى دختران و زنان به کار گرفته شود؟ امروزه عواملى اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى و ... باعث دگرگونى در شکل و محتواى ازدواج شده، این اقدام مقدس را از ساده زیستى به سمت تجمل گرایى، نیز از سادگى و صراحت به عاقبت اندیشى مادى و رفاه طلبى سوق داده است!

اشتباه شماره 1:
آنها پا به فرار می‌گذارند
بارها و بارها مشاهده کرده‌ایم که دختران جوان منتظرند مرد مناسب از آنها خواستگاری کند. اما زمانی که این اتفاق می‌افتد، آنها پا به فرار می‌گذارند و از او دور می‌شوند. به هرحال، اگر دختران ما بخواهند نتیجه‌ای از روابط خود بگیرند و امید به تشکیل زندگی داشته باشند، باید این رفتار خود را کنار بگذارند. هنگامی که شما با مردی مناسب ازدواج می‌کنید، ممکن است ابتدا اظهار علاقه و توجه او برای شما دشوار باشد، چرا که قبل از این تجربه‌اش را نداشته‌اید. اما حالا زمان آن رسیده است که این دشواری را تحمل کنید.
به خودتان اجازه بدهید زمینه را برای آشنایی و شناخت برای ازدواج موفق فراهم کنید. این همان چیزی است که برای رهایی از تنهایی و ناراحتی به دنبال آن بودید. سعی کنید از این حس زیبا، یعنی شناختن شخصی مناسب که واقعاً به شما علاقه‌مند است و دوست دارد شما را آن‌گونه که هستید بشناسد، لذت ببرید.

اشتباه شماره 2:
تجارب خود از افراد را تعمیم می دهند
برخی از دختر ها سعی می کنند دور کلیه خصوصیات رفتاری یک فرد نابهنجار در زندگیشان خطی بکشند و در مواجهه با هر یک از این ویژگی ها در فرد دیگر، نگاهی غیر اصولی به او خود داشته باشند . به عنوان مثال اگر مردی بد اخلاق همراه با اعتقادات دینی را در زندگی اطرافیان خود مشاهده کرده اند و شاهد آسیب های وارده از او به همسرش بوده اند ،تلاش میکنند خواستگاری هر شخص با اعتقادات دینی را رد کنند و به او با نگرشی منفی بنگرند . در حالی که نابهنجاری اخلاقی فرد ربطی رفتارهای دینی او ندارد . اگر چه فرد دیندار باید در کلیه منش های خود اصول دینی را رعایت کند و اخلاق یکی از شاخه های اصلی دین است، اما نداشتن اخلاق مناسب در شخصی مذهبی نشان از زیر سئوال بردن اعتقادات دینی نیست.

اشتباه شماره 3:
آنها مردان مناسب را نادیده می‌گیرند
این موضوع را بارها و بارها دیده‌ایم که وقتی یک دختر مجرد باور می‌‌کند که هیچ مرد مناسبی برای او وجود ندارد، همه چیز پیرامونش روی این موضوع صحه می‌گذارد. ما به همه کسانی که فکر می‌کنند همه مردان خوب ازدواج کرده‌اند پیشنهاد می‌کنم که این احساس را کنار بگذارند و به جای آن ، به شادی، خوشبختی و تمایلشان توجه کنند. امید همیشه منشا تلاش و موفقیت است . پس بنا را بر این نگذارید که با ناامیدی آینده خود را بیهوده و یکنواخت تصور کنید.

اشتباه شماره 4:
ملاک های خود را با شرایط دیگران تعیین می کنند
تعجب نکنید هنوز هم بسیارند دخترانی که ملاک ها و معیارهای خود را برای ازدواج از روی چشم و هم چشمی و برای تایید دیگران انتخاب می کنند . به عنوان مثال چنین می گویند: "وای ببین دختران فامیل با چه شرایطی و چه سطح سوادی چه ازدواج هایی کرده اند، آن وقت من با یک شخص کم سواد تر از خودم ازدواج کنم؟ این طوری همیشه احساس حقارت می کنم. مگه من چی کم دارم؟"
نه تنها دختران بلکه همه جوان ها باید بدانند که هر کس باید به فراخور حال خود معیارهایش را برگزیند. مقایسه خود با دیگران و تعیین ملاک ها باعث می شود تا شما را از واقع بینی دور کند و نتوانید در شرایط خود بهترین انتخاب را داشته باشید.

اشتباه شماره 5:
آنها باور کرده‌اند که زمان مناسب برای آنها تمام شده است
دختران زیادی هستندک به دلیل بالا رفتن سنشان باور دارند که زمان عاشق شدن، ازدواج و بچه‌دار شدن از آنها گذشته است . درست است که زمان ازدواج و بچه‌دار شدن، پیش‌بینی شده است، اما در قرن بیست و یکم زندگی ما کمتر قابل پیش‌بینی است، که البته این نکته مثبتی است.
دختران زیادی تا چهل- پنجاه سالگی ازدواج خود را به تاخیر می‌اندازند، اما واقعیت این است که ما هیچ‌وقت اسیر اعداد و ارقام نیستیم. ما هر لحظه در مناسب‌ترین زمان زندگی خود هستیم. بله، درست است که بیولوژی بدن همیشه ما را همراهی نمی‌کند، اما اگر شما واقعاً می‌خواهید صاحب خانواده شوید و بدن شما دیگر این اجازه را به شما نمی‌دهد که بچه‌های خودتان را داشته باشید، به این معنا نیست که این خواسته شما برآورده‌شدنی نیست. می‌توانید با پذیرفتن سرپرستی یک کودک، تشکیل خانواده‌ دهید.

اشتباه شماره 6:
تجربه را به بدبینی تبدیل می کنند
برخی دختران تجارب خود را از ازدواج و زندگی دیگران به نوعی بدبینی و احتیاط فوق العاده و غیر ضروری تبدیل می کنند و در انتخاب و ارزیابی طرف مقابل دچار سخت گیری و وسواس می شوند . درست است که کسب تجربه لازم و ضروری است اما قرار نیست به خاطر شنیدن وقایع آزارنده از اطراف دچار استرس در انتخاب باشیم. تیزبینی و زیرکی متعادل برای یک انتخاب مناسب کافی است. لازم نیست از ابتدا با منفی اندیشی مثل یک کاراگاه عمل کنیم .

اشتباه شماره 7 :
آنها اجازه می‌دهند که کار حسابی مشغولشان کند
خانمی که وضعیتش در بالا اشاره شد به شدت در کارش غرق شده بود و موفقیت در کار را در اولویت همه مسایل دیگر زندگی می دانست. با وجود زیبایی، جذابیت و موفقیت‌های فراوان، همه درها برای برقراری ارتباط با او بسته بود، چرا که تمام زندگی‌اش در کار خلاصه شده بود. مشکلی که خیلی از دختران مجرد دچارش هستند. بعضی دختران فکر می‌کنند اگر مردی به آنها علاقه‌مند شده‌ است، حتما مشکلی در او وجود دارد. این افکار باعث می‌شود که مردهای مناسب زیادی را از دست بدهند، قبل از اینکه حتی یک‌بار به آنها فرصت داده باشند تا به خواستگاری بیاید.

منبع : سایت خبرخونه

گرداوری شده توسط : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده


 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 22:15 ::  نويسنده : علی کثیر

تا دو سال بعد از طلاق ازدواج نکنید

 

دوران بعد از طلاق، دوران حساس و پرخطری است. اگر زن و مرد و اطرافیان‌شان در این مدت رفتار مناسبی نداشته باشند، آسیب‌ها و خطرهای طلاق چند برابر می‌شود.

 

آدم‌ها بعد از طلاق چه احساسی دارند؟ ناراحتی و غصه یا آرامش و راحتی؟

بلافاصله بعد از جدایی، برای بیشتر افراد، یک دوره‌ی تضاد، دوگانگی عاطفی و تغییرات خلقی شدید پیدا می‌شود. تضاد از این جهت که فردِ طلاق‌گرفته، تردید دارد کاری که انجام داده درست بوده و این‌که آیا می‌توانسته کار بهتری انجام دهد یا نه. دوگانگی عاطفی هم به این ترتیب است که فرد در عین حال که از همسر سابق خوشش نمی‌آید، همزمان نسبت به او احساس مثبتی هم دارد؛ چون ممکن است بعضی از جنبه‌های وجود او را که در گذشته دوست داشته، هنوز هم دوست داشته باشد. تغییرات خلقی شدید هم به این صورت است که گاهی اوقات، فرد احساس تاسف می‌کند؛ چون فکر می‌کند می‌توانسته بهتر رفتار کند، یا احساس شرم در او به وجود می‌آید؛ به این دلیل که در یکی از نهادهای مهم اجتماعی که ازدواج و تشکیل خانواده است، شکست خورده است. افسردگی هم در این دوران خیلی شایع است؛ چون فرد نمی‌داند چه وضعیتی در انتظار اوست. به طور کلی در دوره‌ی پس از طلاق، خشم و تاسف و عشق و نفرت در هم می‌آمیزند. البته ممکن است بعضی اوقات، فرد احساس راحتی کند؛ چون فکر می‌کند دیگر فشارها تمام شده؛ اما ترس از آینده‌ی نامعلوم، این احساس راحتی موقت را از بین می‌برد. در این دوران، افراد با یادآوری‌های مکرر گذشته و بررسی رابطه‌ی ازهم‌گسیخته‌ی خودشان، دچار اختلال تمرکز می‌شوند و نمی‌توانند به هیچ‌چیزی به طور طبیعی فکر کنند. آنها به طور کلی با عواطف رنج‌آور و منفی روبه‌رو هستند ـ چه کسانی که خودشان مایل به جدایی بوده‌اند (مثل طلاق توافقی) و چه کسانی که مایل نبوده‌اند.


و چه چیزهایی این احساسات منفی را تشدید می‌کند؟
مسایل اجتماعی، عرفی و قانونی؛ مثلا موضوعات مالی که اغلب بعد از طلاق نیز زن و مرد را به هم مربوط می‌کند و باعث ایجاد تنش می‌شود. این موضوع به‌خصوص در کشور ما، به‌دلیل وجود مهریه خیلی متداول است؛ چون مهریه‌ در ابتدای ازدواج با این فرض تعیین می‌شود که قرار نیست هیچ‌وقت پرداخت شود، اما موقع طلاق معلوم می‌شود که قضیه جدی است. به همین دلیل، بعضی‌ خانم‌ها برای گرفتن مهریه‌شان از راه قانونی وارد می‌شوند و مثلا همسرشان را به زندان می‌اندازند و خلاصه کشمکش‌هایی ایجاد می‌شود که به مشکلات جدایی اضافه می‌کند، یا مثلا موضوع نگهداری از فرزندان- اگر فرزندی وجود داشته باشد- معمولا دردسرساز است. از طرف دیگر، افراد بعد از جدایی مجبور می‌شوند برای طلاق‌شان داستان اختراع کنند تا هم خودشان و هم اطرافیانشان را قانع کنند. اما همان‌طور که می‌دانید، چیزی به نام سازوکارهای دفاعی روانی وجود دارد که وقتی انسان احساس می‌کند تمامیت شخصیتی‌اش تهدید شده، فعال می‌شود. یکی از این‌ها فرافکنی است. در فرافکنی، فرد برای غلبه بر احساسات منفی نسبت به خودش، به گریز از واقعیت پناه می‌برد و مسایل خودش را به دیگران و محیط اطراف نسبت می‌دهد؛ مثلا در شرایطی که خودش با رفتار نامناسب موجب جدایی شده، فکر و عنوان می‌کند که این طرف مقابل بوده که با رفتارهای بد سبب طلاق شده است.


 اقوام و آشنایان

 این گروه شامل همه‌ی کسانی می‌شود که به نظر زن و مردی که از هم جدا شده‌اند، حق دارند از طلاق آنها و دلایلش اطلاع داشته باشند. این یکی از استرس‌های بزرگ زن و مرد است که خبر طلاق را چه‌طور به اطرافیانشان بدهند؛ و معمولا هر کدام، داستانی برای طلاق‌شان می‌بافند و بارها آن را برای دیگران تکرار می‌کنند. برای جلوگیری از تکرار مکررات، بهتر است زن و مرد هر کدام جداگانه بنشینند و منصفانه دلایل جدایی‌شان را ارزیابی کنند؛ و در یک جمع‌بندی کلی از نکات مثبت و منفی‌اش، آن را به صورت یک نامه‌ی کوتاه محترمانه درآورند و برای همه‌ی دوستان و آشنایانی که مایلند درباره طلاقشان به آنها توضیح دهند، ارسال کنند یا به صورت ایمیل بفرستند. جالب است بدانید که در بعضی از جوامع، مرسوم است که خبر طلاق هم مثل خبر ازدواج به آگاهی عموم رسانده می‌شود؛ مثلا زن‌وشوهرها در روزنامه‌های محلی و در صفحه‌ی آگهی‌های ازدواج و طلاق، خبر جدایی‌شان را به اطلاع دوستان و آشنایان می‌رسانند. اما بعضی از آشنایان هستند که شاید دوست نداشته باشید از طلاق ‌شما باخبر شوند. بعضی‌ها، به‌خصوص بعضی خانم‌ها، موضوع جدایی‌شان را پنهان می‌کنند یا دروغ می‌گویند؛ که این اصلا مطلوب نیست. البته این نکته را هم در نظر بگیریم که کسانی که در زندگی فرد نقشی ندارند، ضرورتی ندارد درباره‌ی طلاق او چیزی بدانند و فرد می‌تواند راجع به این موضوع با آنها هیچ صحبتی نکند.
با همکاران
بهتر است رابطه‌تان با همکاران را به حوزه‌ی کاری محدود کنید و وارد حوزه شخصی یکدیگر نشوید تا مجبور نباشید درباره‌ی یک مساله شخصی‌، مثل طلاق، به همکارانتان توضیح دهید. اما اگر روابط شما با یک یا چند نفر از همکارانتان، صمیمانه‌تر از این حرف‌هاست، بر حسب میزان صمیمیت روابطتان، می‌توانید از توصیه‌هایی که در بخش «دوستان، اقوام و آشنایان» یا «خانواده‌ی درجه یک» گفته شد، استفاده کنید.
با خانواده‌ی همسر سابق
حتی اگر فرد با خانواده همسر سابق‌اش رابطه خوبی داشته باشد، خواه‌ناخواه ادامه‌ی این روابط بعد از طلاق سخت می‌شود و در بسیاری از موارد بریده خواهد شد. بنابراین توصیه نمی‌کنیم که اصراری به ادامه این روابط داشته باشید، چون ممکن است باعث تنش گاه‌وبی‌گاه شود.
با فرزندان
فرزندان در قضیه طلاق والدین گاهی حتی بیشتر از خود زن و مرد آسیب می‌بینند. آنها این آمادگی را دارند که هر بحران و مشکلی را به خودشان نسبت بدهند- مهم نیست سن‌شان زیاد یا کم باشد؛ چون هر کسی همیشه در قبال پدر و مادرش کودک است. پس پدر و مادر بعد از طلاق وظیفه دارند طوری برخورد کنند که بچه‌ها خودشان را در طلاق آنها مقصر ندانند؛ مثلا از گفتن جمله‌هایی از این قبیل که «اگر به خاطر تو نبود، خیلی زودتر جدا می‌شدم،» بپرهیزند یا از بدگویی و تحقیر یکدیگر در مقابل بچه‌ها خودداری کنند. بلکه برعکس، زحمات دیگری را به بچه‌ها گوشزد کنند و به آنها بگویند که بعضی‌وقت‌ها، دو نفر که آدم‌های سالم و مثبتی هم هستند، ممکن است در روابط‌شان با هم مشکل پیدا کنند. این به معنی ناهنجار بودن یا بد بودن یکی از آنها نیست. از طرف دیگر، بهتر است پدر و مادر، حرف‌هایی را که قرار است به بچه‌ها بگویند با هم هماهنگ کنند؛ چون اگر هر کدام یک داستان متفاوت بگوید، از نظر بچه، معنی‌اش این است که هیچ‌کدام درست نمی‌گویند.  
خانواده
تنها کاری که باید انجام بدهند، حمایت عاطفی کامل از فرزندی است که به تازگی طلاق گرفته است. آنها باید صرف‌نظر از احساسی که نسبت به این جدایی دارند- تایید یا مخالفت- از فرزندشان حمایت کنند؛ چون او در شرایط دشواری است و ممکن است دچار اختلالات رفتاری و روانی شود.
ما به خانواده‌های کسانی که طلاق می‌گیرند، می‌گوییم این درست شبیه این است که شما می‌بینید فرزندتان رگ دستش را بریده و خودکشی کرده است. در این شرایط، ما نمی‌رویم بالای سر فرد که بگوییم چه کار زشتی کرده‌ای و دیگر دوستت ندارم؛ او را سرزنش و نکوهش نمی‌کنیم، بلکه اول از همه زخمش را ترمیم می‌کنیم و به مراقبت و پرستاری و حمایتش می‌پردازیم و بعد به چیزهای دیگر فکر می‌کنیم. پس به جای موضع‌گیری عاطفی و هیجانی شدید که اتفاقا در خانواده‌های ایرانی بسیار شایع است، باید به شکل منطقی از فرد حمایت کرد.
دوستان و آشنایان
اگر دوستی که طلاق گرفته، خودش خبر طلاق را به دوستان و آشنایان داده باشد، آنها باید همدردی و حمایت عاطفی‌شان را نشان بدهند ولی اگر خود فرد چیزی نگفته باشد، هر حرفی در این باره ممکن است به عنوان فضولی و دخالت بی‌جا تلقی شود و فرد را معذب و ناراحت کند.
ازدواج مجدد با همسر سابق
اگر زن و مرد خیلی زود پشیمان بشوند و بخواهند دوباره به زندگی مشترک برگردند، نتیجه‌ای که از این تصمیم می‌گیریم، این است که تصمیم‌شان برای طلاق، منطقی نبوده است. از آنجا که در جامعه‌ی ما، طلاق هم مثل ازدواج ممکن است در اثر دخالت اطرافیان اتفاق بیفتد، این احتمال وجود دارد که پس از مدتی که طرفین چشم‌انداز منطقی‌تر و دقیق‌تری نسبت به ماجرا پیدا کردند، دوباره تصمیم به ازدواج با یکدیگر بگیرند، که در این صورت اقدام مثبتی است.

 

منبع: سلامتیران گرداوری شده از پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:تا دوسال بعد از طلاق ازدواج نکنید, :: 22:10 ::  نويسنده : علی کثیر

نقش مردان در زندگی زناشویی :

اولا نکته ای در ابتدا لازم میدونم عرض کنم برخی از افراد تصورشان از لغت زندگی زناشویی فقط رابطه جنسی میباشد اما زندگی زناشویی به مجموعه رفتارهای دو زوج در طول زندگی میگویند مثل خوبی بدی منظم بودن احساسا تی بودن بد اخلاق یا خوش اخلاق بودن و... حالا که اون افراد معنی زندگی زناشویی را متوجه شدن در اینجا میخوام برخی از رفتارهایی را که خانمها دوست دارند همسرشان انجام دهند را باز گو میکنم:

1-خانمها از اینکه همسرشان در مورد نوع لباس پوشیدن و نوع ارایش کردن پیشنهاد بدهند یا انتقاد بکنند خیلی خوشحال میشوند چرا که می فهمند برای شوهرشان اهمیت دارند البته این رو عرض کنم منظور از انتقاد گیرههای عهد قجر نیست و تو ذوق طرف زدن هم نیست .

2- همیشه با ملایمت با اون صحبت کنید زمانی که حرف میزند به چشمانش نگاه کنید

3- زناان از اینکه توسط همسرشان نوازش شوند لذت میبرند بهتر است آنها در آغوش بگیرید با موهای آنها بازی کنید با بوسه ای داغ برروی پیشانی صورت آنرا از نعمت احساس آرامش کردن بهره مند سازید

4- بعضی وقتها بهتره از سرکار که به منزل تشریف میاورید دست خالی نیمنده و حتی با یه شاخه گل کوجک هم که شده او را غافلگیر کنید حتما احتیاجی نیست که برای غافلگیر شدن از سرویس طلا یا ... استفاده کنید چرا که زن شما از توانایی مالی شما با خبر است

5-بهتر است قبل از برقراری رابطه جنسی او را مطلع کنید چرا که امکان دارد در شرایطی نباشند که تمایل به برقراری رابطه داشته باشند در این صورت با بد اخلاقی با هاش رفتار نکنید و این رابطه را به زمان دیگری موکول کنید

6- آقایان باید چند تاریخ را حتما یادداشت کنند و به خاطر بسپارند تاریخ ازدواج ، تاریخ تولد همسر و ولنتاین هم امروزه اضافه شده (از معایب زندگی در قرن 20) بهتر است برای این سه تاریخ پس اندازی داشته باشید

7- گردش و تفریح از کارهای واجب در طول زندگی میباشد همانطور که کسب درآمد وظیفه شما میباشد به همان مقدار درست و بجا خرج کردن هم واجب میباشد

8- زنان عادت دارند یک حرف را چند بار تکرار کنند بهتر است با این قضییه کنار بیایید چون راه درمان ندارد

9- دز هنگامی که در دوران قائدگی (Period)هستند در رفتارهای انها تغییراتی صورت میگیرد که موقتی هستند کم حوصلگی زود عصبانی شدن احتیاج به هم صحبت و در برخی احتیاج به رابطه جنسی در این دوران وجود دارد

10- پوشیدن لباسهای شیک و تزو تمیز استفاده از عطرهای خوشبو کفش همیشه واکس زده انداختن جواربهای سوراخ موهای مرتب صورت صاف روی خندان روابط عمومی بالا نکاتی هستند که حتما شما میدانید و انجام میدهید اینطور نیست...؟

11- بهتر است در جمع همسرتان را با اسم صدا نزنید و بجای استفاده از واژه تو از واژه شما استفاده کنید احترام گذاشتن را فراموش نکنید

12- رابطه خود با رفقای مجرد خود را اگرچه صمیمی هم که باشند در حد تماس تلفنی و ملاقات یک جلسه در ماه ادامه دهید اگر قصد دعوت کردن دوست مجرد خود را به منزل دارید قبلش با همسرتان هماهنگی کنید بهتر است دوستان مجرد و متاهل خود را دریک جلسه دعوت کنید تا دوست مجرد شما تشویق به ازدواج کردن بشود هرگز خونه دوست مجرد نروید.

13- لج و لجبازی زندگی را به آتش میکشد بهتر است شما همسرتان را شرمنده کنید پیش ار اینکه اون اینکار را انجام دهد

امیدوارم تا حدودی مطللع شده باشید که زنان چقدر حساس هستند با تشکر از همه شما
 



جمعه 21 بهمن 1390برچسب:, :: 21:51 ::  نويسنده : علی کثیر